vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3083

صفت بعضی اولیا که راضی‌اند باحکام و لابه نکنند کی این حکم را بگردان
۱۸۷۸Qبشْنو اکنون قصّهٔ آن ره‌روان * که ندارند اعتراضی در جهان
۱۸۷۸Nبشنو اکنون قصه‌ی آن رهروان * که ندارند اعتراضی در جهان
۱۸۷۹Qز اولیا اهلِ دُعا خود دیگرند * که گهی دوزند و گاهی می‌درند
۱۸۷۹Nز اولیا اهل دعا خود دیگرند * که گهی دوزند و گاهی می‌درند
۱۸۸۰Qقومِ دیگر می‌شناسم ز اولیا * که دهانشان بسته باشد از دعا
۱۸۸۰Nقوم دیگر می‌شناسم ز اولیا * که دهانشان بسته باشد از دعا
۱۸۸۱Qاز رضا که هست رامِ آن کرام * جُستنِ دفعِ قضاشان شد حرام
۱۸۸۱Nاز رضا که هست رام آن کرام * جستن دفع قضاشان شد حرام
۱۸۸۲Qدر قضا ذوقی همی‌بینند خاص * کُفْرشان آید طلب کردن خلاص
۱۸۸۲Nدر قضا ذوقی همی‌بینند خاص * کفرشان آید طلب کردن خلاص
۱۸۸۳Qحُسْنِ ظنّی بر دلِ ایشان گشود * که نپوشند از غمی جامهٔ کبود
۱۸۸۳Nحسن ظنی بر دل ایشان گشود * که نپوشند از غمی جامه‌ی کبود