block:3072
۱۶۷۲ | Q | پنج روز آن باد امرودی نریخت | * | ز آتشِ جُوعش صَبوری میگریخت |
۱۶۷۲ | N | پنج روز آن باد امرودی نریخت | * | ز آتش جوعش صبوری میگریخت |
۱۶۷۳ | Q | بر سرِ شاخی مُرودی چند دید | * | باز صبری کرد و خود را وا کشید |
۱۶۷۳ | N | بر سر شاخی مرودی چند دید | * | باز صبری کرد و خود را واکشید |
۱۶۷۴ | Q | باد آمد شاخ را سر زیر کرد | * | طبع را بر خوردنِ آن چیر کرد |
۱۶۷۴ | N | باد آمد شاخ را سر زیر کرد | * | طبع را بر خوردن آن چیر کرد |
۱۶۷۵ | Q | جوع و ضعف و قُوَّتِ جذب قضا | * | کرد زاهد را ز نَذْرش بیوفا |
۱۶۷۵ | N | جوع و ضعف و قوت جذب قضا | * | کرد زاهد را ز نذرش بیوفا |
۱۶۷۶ | Q | چونک از امرودْبُن میوه سُکُست | * | گشت اندر نذر و عهدِ خویش سُست |
۱۶۷۶ | N | چون که از امرودبن میوه سکست | * | گشت اندر نذر و عهد خویش سست |
۱۶۷۷ | Q | هم در آن دَم گوشمالِ حق رسید | * | چشمِ او بگْشاد و گوش او کشید |
۱۶۷۷ | N | هم در آن دم گوشمال حق رسید | * | چشم او بگشاد و گوش او کشید |