vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5128

title of 5128
۲۹۱۲Nمر مغی را گفت مردی کای فلان * هین مسلمان شو بباش از مومنان
۲۹۱۳Nگفت اگر خواهد خدا مومن شوم * ور فزاید فضل هم موقن شوم
۲۹۱۴Nگفت می‌خواهد خدا ایمان تو * تا رهد از دست دوزخ جان تو
۲۹۱۵Nلیک نفس نحس و آن شیطان زشت * می‌کشندت سوی کفران و کنشت
۲۹۱۶Nگفت ای منصف چو ایشان غالب‌اند * یار او باشم که باشد زورمند
۲۹۱۷Nیار آن تانم بدن کاو غالب است * آن طرف افتم که غالب جاذب است
۲۹۱۸Nچون خدا می‌خواست از من صدق زفت * خواست او چه سود چون پیشش نرفت
۲۹۱۹Nنفس و شیطان خواست خود را پیش برد * و آن عنایت قهر گشت و خرد و مرد
۲۹۲۰Nتو یکی قصر و سرایی ساختی * اندر او صد نقش خوش افراختی
۲۹۲۱Nخواستی مسجد بود آن جای خیر * دیگری آمد مر آن را ساخت دیر
۲۹۲۲Nیا تو بافیدی یکی کرباس تا * خوش بسازی بهر پوشیدن قبا
۲۹۲۳Nتو قبا می‌خواستی خصم از نبرد * رغم تو کرباس را شلوار کرد
۲۹۲۴Nچاره‌ی کرباس چه بود جان من * جز زبون رای آن غالب شدن
۲۹۲۵Nاو زبون شد جرم این کرباس چیست * آن که او مغلوب غالب نیست کیست
۲۹۲۶Nچون کسی بی‌خواست او بر وی براند * خار بن در ملک و خانه‌ی او نشاند
۲۹۲۷Nصاحب خانه بدین خواری بود * که چنین بر وی خلاقت می‌رود
۲۹۲۸Nهم خلق گردم من ار تازه و نوم * چون که یار این چنین خواری شوم
۲۹۲۹Nچون که خواه نفس آمد مستعان * تسخر آمد ایش شاء اللَّه کان
۲۹۳۰Nمن اگر ننگ مغان یا کافرم * آن نیم که بر خدا این ظن برم
۲۹۳۱Nکه کسی ناخواه او و رغم او * گردد اندر ملکت او حکم جو
۲۹۳۲Nملکت او را فرو گیرد چنین * که نیارد دم زدن دم آفرین
۲۹۳۳Nدفع او می‌خواهد و می‌بایدش * دیو هر دم غصه می‌افزایدش
۲۹۳۴Nبنده‌ی این دیو می‌باید شدن * چون که غالب اوست در هر انجمن
۲۹۳۵Nتا مبادا کین کشد شیطان ز من * پس چه دستم گیرد آن جا ذو المنن
۲۹۳۶Nآن که او خواهد مراد او شود * از که کار من دگر نیکو شود