vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5125

title of 5125
۲۸۵۵Nیک جزیره‌ی سبز هست اندر جهان * اندر او گاوی است تنها خوش دهان
۲۸۵۶Nجمله صحرا را چرد او تا به شب * تا شود زفت و عظیم و منتجب
۲۸۵۷Nشب ز اندیشه که فردا چه خورم * گردد او چون تار مو لاغر ز غم
۲۸۵۸Nچون بر آید صبح گردد سبز دشت * تا میان رسته قصیل سبز و کشت
۲۸۵۹Nاندر افتد گاو با جوع البقر * تا به شب آن را چرد او سر به سر
۲۸۶۰Nباز زفت و فربه و لمتر شود * آن تنش از پیه و قوت پر شود
۲۸۶۱Nباز شب اندر تب افتد از فزع * تا شود لاغر ز خوف منتجع
۲۸۶۲Nکه چه خواهم خورد فردا وقت خور * سالها این است کار آن بقر
۲۸۶۳Nهیچ نندیشد که چندین سال من * می‌خورم زین سبزه‌زار و زین چمن
۲۸۶۴Nهیچ روزی کم نیامد روزی‌ام * چیست این ترس و غم و دل سوزی‌ام
۲۸۶۵Nباز چون شب می‌شود آن گاو زفت * می‌شود لاغر که آوه رزق رفت
۲۸۶۶Nنفس آن گاو است و آن دشت این جهان * کاو همی لاغر شود از خوف نان
۲۸۶۷Nکه چه خواهم خورد مستقبل عجب * لوت فردا از کجا سازم طلب
۲۸۶۸Nسالها خوردی و کم نامد ز خور * ترک مستقبل کن و ماضی نگر
۲۸۶۹Nلوت و پوت خورده را هم یاد آر * منگر اندر غابر و کم باش زار