vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5121

title of 5121
۲۸۱۷Nخر بسی کوشید و او را دفع گفت * لیک جوع الکلب با خر بود جفت
۲۸۱۸Nغالب آمد حرص و صبرش بد ضعیف * بس گلوها که برد عشق رغیف
۲۸۱۹Nز آن رسولی کش حقایق داد دست * کاد فقر ان یکون کفر آمده‌ست
۲۸۲۰Nگشته بود آن خر مجاعت را اسیر * گفت اگر مکر است یک ره مرده گیر
۲۸۲۱Nزین عذاب جوع باری وا رهم * گر حیات این است من مرده به‌ام
۲۸۲۲Nگر خر اول توبه و سوگند خورد * عاقبت هم از خری خبطی بکرد
۲۸۲۳Nحرص کور و احمق و نادان کند * مرگ را بر احمقان آسان کند
۲۸۲۴Nنیست آسان مرگ بر جان خران * که ندارند آب جان جاودان
۲۸۲۵Nچون ندارد جان جاوید او شقی است * جرات او بر اجل از احمقی است
۲۸۲۶Nجهد کن تا جان مخلد گرددت * تا به روز مرگ برگی باشدت
۲۸۲۷Nاعتمادش نیز بر رازق نبود * که بر افشاند بر او از غیب جود
۲۸۲۸Nتا کنونش فضل بی‌روزی نداشت * گر چه گه گه بر تنش جوعی گماشت
۲۸۲۹Nگر نباشد جوع صد رنج دگر * از پی هیضه بر آرد از تو سر
۲۸۳۰Nرنج جوع اولی بود خود ز آن علل * هم به لطف و هم به خفت هم عمل
۲۸۳۱Nرنج جوع از رنجها پاکیزه‌تر * خاصه در جوع است صد نفع و هنر