vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5117

title of 5117
۲۷۷۲Nاین بگفت و گریه در شد های های * اشک غلطان بر رخ او جای جای
۲۷۷۳Nصدق او هم بر ضمیر میر زد * عشق هر دم طرفه دیگی می‌پزد
۲۷۷۴Nصدق عاشق بر جمادی می‌تند * چه عجب گر بر دل دانا زند
۲۷۷۵Nصدق موسی بر عصا و کوه زد * بلکه بر دریای پر اشکوه زد
۲۷۷۶Nصدق احمد بر جمال ماه زد * بلکه بر خورشید رخشان راه زد
۲۷۷۷Nرو به رو آورده هر دو در نفیر * گشته گریان هم امیر و هم فقیر
۲۷۷۸Nساعتی بسیار چون بگریستند * گفت میر او را که خیز ای ارجمند
۲۷۷۹Nهر چه خواهی از خزانه بر گزین * گر چه استحقاق داری صد چنین
۲۷۸۰Nخانه آن تست هر چت میل هست * بر گزین خود هر دو عالم اندک است
۲۷۸۱Nگفت دستوری ندادندم چنین * که به دست خویش چیزی بر گزین
۲۷۸۲Nمن ز خود نتوانم این کردن فضول * که کنم من این دخیلانه دخول
۲۷۸۳Nاین بهانه کرد و مهره در ربود * مانع آن بد کان عطا صادق نبود
۲۷۸۴Nنه که صادق بود و پاک از غل و خشم * شیخ را هر صدق می‌نامد به چشم
۲۷۸۵Nگفت فرمانم چنین داده ست اله * که گدایانه برو نانی بخواه