vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5108

title of 5108
۲۵۶۴Nچون که بر کوهش بسوی مرج برد * تا کند شیرش به حمله خرد و مرد
۲۵۶۵Nدور بود از شیر و آن شیر از نبرد * تا به نزدیک آمدن صبری نکرد
۲۵۶۶Nگنبدی کرد از بلندی شیر هول * خود نبودش قوت و امکان حول
۲۵۶۷Nخر ز دورش دید و برگشت و گریز * تا به زیر کوه تازان نعل ریز
۲۵۶۸Nگفت روبه شیر را ای شاه ما * چون نکردی صبر در وقت وغا
۲۵۶۹Nتا به نزدیک تو آید آن غوی * تا به اندک حمله ای غالب شوی
۲۵۷۰Nمکر شیطان است تعجیل و شتاب * لطف رحمان است صبر و احتساب
۲۵۷۱Nدور بود و حمله را دید و گریخت * ضعف تو ظاهر شد و آب تو ریخت
۲۵۷۲Nگفت من پنداشتم بر جاست زور * تا بدین حد می‌ندانستم فتور
۲۵۷۳Nنیز جوع و حاجتم از حد گذشت * صبر و عقلم از تجوع یاوه گشت
۲۵۷۴Nگر توانی بار دیگر از خرد * باز آوردن مر او را مسترد
۲۵۷۵Nمنت بسیار دارم از تو من * جهد کن باشد بیاری‌اش به فن
۲۵۷۶Nگفت آری گر خدا یاری دهد * بر دل او از عمی مهری نهد
۲۵۷۷Nپس فراموشش شود هولی که دید * از خری او نباشد این بعید
۲۵۷۸Nلیک چون آرم من او را بر متاز * تا به بادش ندهی از تعجیل باز
۲۵۷۹Nگفت آری تجربه کردم که من * سخت رنجورم مخلخل گشته تن
۲۵۸۰Nتا به نزدیکم نیاید خر تمام * من نجنبم خفته باشم در قوام
۲۵۸۱Nرفت روبه گفت ای شه همتی * تا بپوشد عقل او را غفلتی
۲۵۸۲Nتوبه‌ها کرده است خر با کردگار * که نگردد غره‌ی هر نابکار
۲۵۸۳Nتوبه‌هایش را به فن بر هم زنیم * ما عدوی عقل و عهد روشنیم
۲۵۸۴Nکله‌ی خر گوی فرزندان ماست * فکرتش بازیچه‌ی دستان ماست
۲۵۸۵Nعقل کان باشد ز دوران زحل * پیش عقل کل ندارد آن محل
۲۵۸۶Nاز عطارد وز زحل دانا شد او * ما ز داد کردگار لطف خو
۲۵۸۷Nعَلَّمَ الْإِنْسانَ‌ خم طغرای ماست * علم عند اللَّه مقصدهای ماست
۲۵۸۸Nتربیه آن آفتاب روشنیم * ربی الاعلی از آن رو می‌زنیم
۲۵۸۹Nتجربه گر دارد او با این همه * بشکند صد تجربه زین دمدمه
۲۵۹۰Nبو که توبه بشکند آن سست خو * در رسد شومی اشکستش در او