block:5107
| ۲۵۳۸ | N | آن یکی در خانهای در میگریخت | * | زرد رو و لب کبود و رنگ ریخت |
| ۲۵۳۹ | N | صاحب خانه بگفتش خیر هست | * | که همیلرزد ترا چون پیر دست |
| ۲۵۴۰ | N | واقعه چون است چون بگریختی | * | رنگ رخساره چنین چون ریختی |
| ۲۵۴۱ | N | گفت بهر سخرهی شاه حرون | * | خر همیگیرند امروز از برون |
| ۲۵۴۲ | N | گفت میگیرند گو خر جان عم | * | چون نهای خر رو ترا زین چیست غم |
| ۲۵۴۳ | N | گفت بس جدند و گرم اندر گرفت | * | گر خرم گیرند هم نبود شگفت |
| ۲۵۴۴ | N | بهر خر گیری بر آوردند دست | * | جد جد تمییز هم برخاستهست |
| ۲۵۴۵ | N | چون که بیتمییزیانمان سرورند | * | صاحب خر را به جای خر برند |
| ۲۵۴۶ | N | نیست شاه شهر ما بیهوده گیر | * | هست تمییزش سمیع است و بصیر |
| ۲۵۴۷ | N | آدمی باش و ز خر گیران مترس | * | خر نهای ای عیسی دوران مترس |
| ۲۵۴۸ | N | چرخ چارم هم ز نور تو پر است | * | حاش لله که مقامت آخور است |
| ۲۵۴۹ | N | تو ز چرخ و اختران هم برتری | * | گر چه بهر مصلحت در آخوری |
| ۲۵۵۰ | N | میر آخور دیگر و خر دیگر است | * | نه هر آن که اندر آخور شد خر است |
| ۲۵۵۱ | N | چه در افتادیم در دنبال خر | * | از گلستان گوی و از گلهای تر |
| ۲۵۵۲ | N | از انار و از ترنج و شاخ سیب | * | وز شراب و شاهدان بیحساب |
| ۲۵۵۳ | N | یا از آن دریا که موجش گوهر است | * | گوهرش گوینده و بیناور است |
| ۲۵۵۴ | N | یا از آن مرغان که گل چین میکنند | * | بیضهها زرین و سیمین میکنند |
| ۲۵۵۵ | N | یا از آن بازان که کبکان پرورند | * | هم نگون اشکم هم استان میپرند |
| ۲۵۵۶ | N | نردبانهایی است پنهان در جهان | * | پایه پایه تا عنان آسمان |
| ۲۵۵۷ | N | هر گره را نردبانی دیگر است | * | هر روش را آسمانی دیگر است |
| ۲۵۵۸ | N | هر یکی از حال دیگر بیخبر | * | ملک با پهنا و بیپایان و سر |
| ۲۵۵۹ | N | این در آن حیران که او از چیست خوش | * | و آن در این خیره که حیرت چیستش |
| ۲۵۶۰ | N | صحن ارض اللَّه واسع آمده | * | هر درختی از زمینی سر زده |
| ۲۵۶۱ | N | بر درختان شکر گویان برگ و شاخ | * | که زهی ملک و زهی عرصهی فراخ |
| ۲۵۶۲ | N | بلبلان گرد شکوفه پر گره | * | که از آن چه میخوری ما را بده |
| ۲۵۶۳ | N | این سخن پایان ندارد کن رجوع | * | سوی آن روباه و شیر و سقم و جوع |