block:5086
۲۱۵۰ | N | چند پختی تلخ و تیز و شور گز | * | این یکی بار امتحان شیرین بپز |
۲۱۵۱ | N | آن یکی را در قیامت ز انتباه | * | در کف آید نامهی عصیان سیاه |
۲۱۵۲ | N | سر سیه چون نامههای تعزیه | * | پر معاصی متن نامه و حاشیه |
۲۱۵۳ | N | حمله فسق و معصیت بد یک سری | * | همچو دار الحرب پر از کافری |
۲۱۵۴ | N | آن چنان نامهی پلید پر وبال | * | در یمین ناید در آید در شمال |
۲۱۵۵ | N | خود همین جا نامهی خود را ببین | * | دست چپ را شاید آن یا در یمین |
۲۱۵۶ | N | موزهی چپ کفش چپ هم در دکان | * | آن چپ دانیش پیش از امتحان |
۲۱۵۷ | N | چون نباشی راست میدان که چپی | * | هست پیدا نعرهی شیر و کپی |
۲۱۵۸ | N | آن که گل را شاهد و خوش بو کند | * | هر چپی را راست فضل او کند |
۲۱۵۹ | N | هر شمالی را یمینی او دهد | * | بحر را ماء معینی او دهد |
۲۱۶۰ | N | گر چپی با حضرت او راست باش | * | تا ببینی دست برد لطفهاش |
۲۱۶۱ | N | تو روا داری که این نامهی مهین | * | بگذرد از چپ در آید در یمین |
۲۱۶۲ | N | این چنین نامه که پر ظلم و جفاست | * | کی بود خود در خور اندر دست راست |