vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5082

title of 5082
۲۰۸۰Nشاه قاصد گفت هین احوال چیست * که بغلتان از زر و همیان تهی است
۲۰۸۱Nور نهان کردید دینار و تسو * فر شادی در رخ و رخسار کو
۲۰۸۲Nگر چه پنهان بیخ هر بیخ آور است * برگ سیماهم وجوهم اخضر است
۲۰۸۳Nآن چه خورد آن بیخ از زهر و ز قند * نک منادی می‌کند شاخ بلند
۲۰۸۴Nبیخ اگر بی‌برگ و از مایه تهی است * برگهای سبز اندر شاخ چیست
۲۰۸۵Nبر زبان بیخ گل مهری نهد * شاخ دست و پا گواهی می‌دهد
۲۰۸۶Nآن امینان جمله در عذر آمدند * همچو سایه پیش مه ساجد شدند
۲۰۸۷Nعذر آن گرمی و لاف و ما و من * پیش شه رفتند با تیغ و کفن
۲۰۸۸Nاز خجالت جمله انگشتان گزان * هر یکی می‌گفت کای شاه جهان
۲۰۸۹Nگر بریزی خون حلال استت حلال * ور ببخشی هست انعام و نوال
۲۰۹۰Nکرده‌ایم آنها که از ما می‌سزید * تا چه فرمایی تو ای شاه مجید
۲۰۹۱Nگر ببخشی جرم ما ای دل فروز * شب شبیها کرده باشد روز روز
۲۰۹۲Nگر ببخشی یافت نومیدی گشاد * ور نه صد چون ما فدای شاه باد
۲۰۹۳Nگفت شه نه این نواز و این گداز * من نخواهم کرد هست آن ایاز