vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5081

title of 5081
۲۰۵۰Nآن امینان بر در حجره شدند * طالب گنج و زر و خمره شدند
۲۰۵۱Nقفل را بر می‌گشادند از هوس * با دو صد فرهنگ و دانش چند کس
۲۰۵۲Nز انکه قفل صعب و پر پیچیده بود * از میان قفلها بگزیده بود
۲۰۵۳Nنه ز بخل سیم و مال و زر خام * از برای کتم آن سر از عوام
۲۰۵۴Nکه گروهی بر خیال بد تنند * قوم دیگر نام سالوسم کنند
۲۰۵۵Nپیش با همت بود اسرار جان * از خسان محفوظتر از لعل کان
۲۰۵۶Nزر به از جان است پیش ابلهان * زر نثار جان بود نزد شهان
۲۰۵۷Nمی‌شتابیدند تفت از حرص زر * عقلشان می‌گفت نه آهسته‌تر
۲۰۵۸Nحرص تازد بی‌هده سوی سراب * عقل گوید نیک بین کان نیست آب
۲۰۵۹Nحرص غالب بود و زر چون جان شده * نعره‌ی عقل آن زمان پنهان شده
۲۰۶۰Nگشته صد تو حرص و غوغاهای او * گشته پنهان حکمت و ایمای او
۲۰۶۱Nتا که در چاه غرور اندر فتد * آن گه از حکمت ملامت بشنود
۲۰۶۲Nچون ز بند دام باد او شکست * نفس لوامه بر او یابید دست
۲۰۶۳Nتا به دیوار بلا ناید سرش * نشنود پند دل آن گوش کرش
۲۰۶۴Nکودکان را حرص لوزینه و شکر * از نصیحتها کند دو گوش کر
۲۰۶۵Nچون که درد دنبلش آغاز شد * در نصیحت هر دو گوشش باز شد
۲۰۶۶Nحجره را با حرص و صد گونه هوس * باز کردند آن زمان آن چند کس
۲۰۶۷Nاندر افتادند از در ز ازدحام * همچو اندر دوغ گندیده هوام
۲۰۶۸Nعاشقانه در فتد با کر و فر * خورد امکان نی و بسته هر دو پر
۲۰۶۹Nبنگریدند از یسار و از یمین * چارقی بدریده بود و پوستین
۲۰۷۰Nباز گفتند این مکان بی‌نوش نیست * چارق اینجا جز پی رو پوش نیست
۲۰۷۱Nهین بیاور میخهای تیز را * امتحان کن حفره و کاریز را
۲۰۷۲Nهر طرف کندند و جستند آن فریق * حفره‌ها کندند و گوهای عمیق
۲۰۷۳Nحفره‌هاشان بانگ می‌داد آن زمان * کنده‌های خالییم ای گندگان
۲۰۷۴Nز آن سگالش شرم هم می‌داشتند * کنده‌ها را باز می‌انباشتند
۲۰۷۵Nبی‌عدد لاحول در هر سینه‌ای * مانده مرغ حرصشان بی‌چینه‌ای
۲۰۷۶Nز آن ضلالتهای یاوه تازشان * حفره‌ی دیوار و در غمازشان
۲۰۷۷Nممکن اندای آن دیوار نی * با ایاز امکان هیچ انکار نی
۲۰۷۸Nگر خداع بی‌گناهی می‌دهند * حایط و عرصه گواهی می‌دهند
۲۰۷۹Nباز می‌گشتند سوی شهریار * پر ز گرد و روی زرد و شرمسار