block:5079
۱۹۹۹ | N | جسم مجنون را ز رنج دوریی | * | اندر آمد ناگهان رنجوریی |
۲۰۰۰ | N | خون به جوش آمد ز شعلهی اشتیاق | * | تا پدید آمد بر آن مجنون خناق |
۲۰۰۱ | N | پس طبیب آمد به دارو کردنش | * | گفت چاره نیست هیچ از رگ زنش |
۲۰۰۲ | N | رگ زدن باید برای دفع خون | * | رگ زنی آمد بدانجا ذو فنون |
۲۰۰۳ | N | بازواش بست و گرفت آن نیش او | * | بانگ بر زد در زمان آن عشق خو |
۲۰۰۴ | N | مزد خود بستان و ترک فصد کن | * | گر بمیرم گو برو جسم کهن |
۲۰۰۵ | N | گفت آخر از چه میترسی از این | * | چون نمیترسی تو از شیر عرین |
۲۰۰۶ | N | شیر و گرگ و خرس و هر گور و دده | * | گرد بر گرد تو شب گرد آمده |
۲۰۰۷ | N | مینیایدشان ز تو بوی بشر | * | ز انبهی عشق و وجد اندر جگر |
۲۰۰۸ | N | گرگ و خرس و شیر داند عشق چیست | * | کم ز سگ باشد که از عشق او عمی است |
۲۰۰۹ | N | گر رگ عشقی نبودی کلب را | * | کی بجستی کلب کهفی قلب را |
۲۰۱۰ | N | هم ز جنس او به صورت چون سگان | * | گر نشد مشهور هست اندر جهان |
۲۰۱۱ | N | بو نبردی تو دل اندر جنس خویش | * | کی بری تو بوی دل از گرگ و میش |
۲۰۱۲ | N | گر نبودی عشق هستی کی بدی | * | کی زدی نان بر تو و کی تو شدی |
۲۰۱۳ | N | نان تو شد از چه ز عشق و اشتهی | * | ور نه نان را کی بدی تا جان رهی |
۲۰۱۴ | N | عشق نان مرده را میجان کند | * | جان که فانی بود جاویدان کند |
۲۰۱۵ | N | گفت مجنون من نمیترسم ز نیش | * | صبر من از کوه سنگین هست بیش |
۲۰۱۶ | N | منبلم بیزخم ناساید تنم | * | عاشقم بر زخمها بر میتنم |
۲۰۱۷ | N | لیک از لیلی وجود من پر است | * | این صدف پر از صفات آن در است |
۲۰۱۸ | N | ترسم ای فصادگر فصدم کنی | * | نیش را ناگاه بر لیلی زنی |
۲۰۱۹ | N | داند آن عقلی که او دل روشنی است | * | در میان لیلی و من فرق نیست |