vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5079

title of 5079
۱۹۹۹Nجسم مجنون را ز رنج دوریی * اندر آمد ناگهان رنجوریی
۲۰۰۰Nخون به جوش آمد ز شعله‌ی اشتیاق * تا پدید آمد بر آن مجنون خناق
۲۰۰۱Nپس طبیب آمد به دارو کردنش * گفت چاره نیست هیچ از رگ زنش
۲۰۰۲Nرگ زدن باید برای دفع خون * رگ زنی آمد بدانجا ذو فنون
۲۰۰۳Nبازواش بست و گرفت آن نیش او * بانگ بر زد در زمان آن عشق خو
۲۰۰۴Nمزد خود بستان و ترک فصد کن * گر بمیرم گو برو جسم کهن
۲۰۰۵Nگفت آخر از چه می‌ترسی از این * چون نمی‌ترسی تو از شیر عرین
۲۰۰۶Nشیر و گرگ و خرس و هر گور و دده * گرد بر گرد تو شب گرد آمده
۲۰۰۷Nمی‌نیایدشان ز تو بوی بشر * ز انبهی عشق و وجد اندر جگر
۲۰۰۸Nگرگ و خرس و شیر داند عشق چیست * کم ز سگ باشد که از عشق او عمی است
۲۰۰۹Nگر رگ عشقی نبودی کلب را * کی بجستی کلب کهفی قلب را
۲۰۱۰Nهم ز جنس او به صورت چون سگان * گر نشد مشهور هست اندر جهان
۲۰۱۱Nبو نبردی تو دل اندر جنس خویش * کی بری تو بوی دل از گرگ و میش
۲۰۱۲Nگر نبودی عشق هستی کی بدی * کی زدی نان بر تو و کی تو شدی
۲۰۱۳Nنان تو شد از چه ز عشق و اشتهی * ور نه نان را کی بدی تا جان رهی
۲۰۱۴Nعشق نان مرده را می‌جان کند * جان که فانی بود جاویدان کند
۲۰۱۵Nگفت مجنون من نمی‌ترسم ز نیش * صبر من از کوه سنگین هست بیش
۲۰۱۶Nمنبلم بی‌زخم ناساید تنم * عاشقم بر زخمها بر می‌تنم
۲۰۱۷Nلیک از لیلی وجود من پر است * این صدف پر از صفات آن در است
۲۰۱۸Nترسم ای فصادگر فصدم کنی * نیش را ناگاه بر لیلی زنی
۲۰۱۹Nداند آن عقلی که او دل روشنی است * در میان لیلی و من فرق نیست