vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5063

title of 5063
۱۵۳۷Nچاره‌ی آن دل عطای مبدلی است * داد او را قابلیت شرط نیست
۱۵۳۸Nبلکه شرط قابلیت داد اوست * داد لب و قابلیت هست پوست
۱۵۳۹Nاینکه موسی را عصا ثعبان شود * همچو خورشیدی کفش رخشان شود
۱۵۴۰Nصد هزاران معجزات انبیا * کان نگنجد در ضمیر و عقل ما
۱۵۴۱Nنیست از اسباب تصریف خداست * نیستها را قابلیت از کجاست
۱۵۴۲Nقابلی گر شرط فعل حق بدی * هیچ معدومی به هستی نامدی
۱۵۴۳Nسنتی بنهاد و اسباب و طرق * طالبان را زیر این ازرق تتق
۱۵۴۴Nبیشتر احوال بر سنت رود * گاه قدرت خارق سنت شود
۱۵۴۵Nسنت و عادت نهاده با مزه * باز کرده خرق عادت معجزه
۱۵۴۶Nبی‌سبب گر عز به ما موصول نیست * قدرت از عزل سبب معزول نیست
۱۵۴۷Nای گرفتار سبب بیرون مپر * لیک عزل آن مسبب ظن مبر
۱۵۴۸Nهر چه خواهد آن مسبب آورد * قدرت مطلق سببها بر درد
۱۵۴۹Nلیک اغلب بر سبب راند نفاذ * تا بداند طالبی جستن مراد
۱۵۵۰Nچون سبب نبود چه ره جوید مرید * پس سبب در راه می‌باید پدید
۱۵۵۱Nاین سببها بر نظرها پرده‌هاست * که نه هر دیدار صنعش را سزاست
۱۵۵۲Nدیده‌ای باید سبب سوراخ کن * تا حجب را بر کند از بیخ و بن
۱۵۵۳Nتا مسبب بیند اندر لامکان * هرزه داند جهد و اکساب و دکان
۱۵۵۴Nاز مسبب می‌رسد هر خیر و شر * نیست اسباب و وسایط ای پدر
۱۵۵۵Nجز خیالی منعقد بر شاه راه * تا بماند دور غفلت چند گاه