vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5060

title of 5060
۱۴۳۰Nطوطیی در آینه می‌بیند او * عکس خود را پیش او آورده رو
۱۴۳۱Nدر پس آیینه آن استا نهان * حرف می‌گوید ادیب خوش زبان
۱۴۳۲Nطوطیک پنداشته کین گفت پست * گفتن طوطی است کاندر آینه است
۱۴۳۳Nپس ز جنس خویش آموزد سخن * بی‌خبر از مکر آن گرگ کهن
۱۴۳۴Nاز پس آیینه می‌آموزدش * ور نه ناموزد جز از جنس خودش
۱۴۳۵Nگفت را آموخت ز آن مرد هنر * لیک از معنی و سرش بی‌خبر
۱۴۳۶Nاز بشر بگرفت منطق یک به یک * از بشر جز این چه داند طوطیک
۱۴۳۷Nهمچنان در آینه‌ی جسم ولی * خویش را بیند مرید ممتلی
۱۴۳۸Nاز پس آیینه عقل کل را * کی ببیند وقت گفت و ماجرا
۱۴۳۹Nاو گمان دارد که می‌گوید بشر * و آن دگر سر است و او ز آن بی‌خبر
۱۴۴۰Nحرف آموزد ولی سر قدیم * او نداند طوطی است او نی ندیم
۱۴۴۱Nهم صفیر مرغ آموزند خلق * کاین سخن کار دهان افتاد و حلق
۱۴۴۲Nلیک از معنی مرغان بی‌خبر * جز سلیمان قرانی خوش نظر
۱۴۴۳Nحرف درویشان بس آموختند * منبر و محفل بدان افروختند
۱۴۴۴Nیا بجز آن حرفشان روزی نبود * یا در آخر رحمت آمد ره نمود