vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5054

title of 5054
۱۱۹۷Nای دهنده‌ی قوت و تمکین و ثبات * خلق را زین بی‌ثباتی ده نجات
۱۱۹۸Nاندر آن کاری که ثابت بودنی است * قایمی ده نفس را که منثنی است
۱۱۹۹Nصبرشان بخش و کفه‌ی میزان گران * وارهانشان از فن صورتگران
۱۲۰۰Nوز حسودی بازشان خر ای کریم * تا نباشند از حسد دیو رجیم
۱۲۰۱Nدر نعیم فانی مال و جسد * چون همی‌سوزند عامه از حسد
۱۲۰۲Nپادشاهان بین که لشکر می‌کشند * از حسد خویشان خود را می‌کشند
۱۲۰۳Nعاشقان لعبتان پر قذر * کرده قصد خون و جان همدگر
۱۲۰۴Nویس و رامین خسرو و شیرین بخوان * که چه کردند از حسد آن ابلهان
۱۲۰۵Nکه فنا شد عاشق و معشوق نیز * هم نه چیزند و هواشان هم نه چیز
۱۲۰۶Nپاک الهی که عدم بر هم زند * مر عدم را بر عدم عاشق کند
۱۲۰۷Nدر دل نه دل حسدها سر کند * نیست را هست این چنین مضطر کند
۱۲۰۸Nاین زنانی کز همه مشفق‌ترند * از حسد دو ضره خود را می‌خورند
۱۲۰۹Nتا که مردانی که خود سنگین دل‌اند * از حسد تا در کدامین منزل‌اند
۱۲۱۰Nگر نکردی شرع افسونی لطیف * بر دریدی هر کسی جسم حریف
۱۲۱۱Nشرع بهر دفع شر رایی زند * دیو را در شیشه‌ی حجت کند
۱۲۱۲Nاز گواه و از یمین و از نکول * تا به شیشه در رود دیو فضول
۱۲۱۳Nمثل میزانی که خشنودی دو ضد * جمع می‌آید یقین در هزل و جد
۱۲۱۴Nشرع چون کیل و ترازو دان یقین * که بدو خصمان رهند از جنگ و کین
۱۲۱۵Nگر ترازو نبود آن خصم از جدال * کی رهد از وهم حیف و احتیال
۱۲۱۶Nپس در این مردار زشت بی‌وفا * این همه رشک است و خصم است و جفا
۱۲۱۷Nپس در آن اقبال و دولت چون بود * چون شود جنی و انسی در حسد
۱۲۱۸Nآن شیاطین خود حسود کهنه‌اند * یک زمان از ره زنی خالی نه‌اند
۱۲۱۹Nو آن بنی آدم که عصیان کشته‌اند * از حسودی نیز شیطان گشته‌اند
۱۲۲۰Nاز نبی بر خوان که شیطانان انس * گشته‌اند از مسخ حق با دیو جنس
۱۲۲۱Nدیو چون عاجز شود در افتتان * استعانت جوید او زین انسیان
۱۲۲۲Nکه شما یارید با ما یاریی * جانب مایید جانب داریی
۱۲۲۳Nگر کسی را ره زنند اندر جهان * هر دو گون شیطان بر آید شادمان
۱۲۲۴Nور کسی جان برد و شد در دین بلند * نوحه می‌دارند آن دو رشک‌مند
۱۲۲۵Nهر دو می‌خایند دندان حسد * بر کسی که داد ادیب او را خرد