vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5044

title of 5044
۹۶۲Nآدم حسن و ملک ساجد شده * همچو آدم باز معزول آمده
۹۶۳Nگفت آوه بعد هستی نیستی * گفت جرمت این که افزون زیستی
۹۶۴Nجبرئیلش می‌کشاند موکشان * که برو زین خلد و از جوق خوشان
۹۶۵Nگفت بعد از عز این اذلال چیست * گفت آن داد است و اینت داوری است
۹۶۶Nجبرئیلا سجده می‌کردی به جان * چون کنون می‌رانیم تو از جنان
۹۶۷Nحله می‌پرد ز من در امتحان * همچو برگ از نخل در فصل خزان
۹۶۸Nآن رخی که تاب او بد ماه‌وار * شد به پیری همچو پشت سوسمار
۹۶۹Nو آن سرو فرق گش شعشع شده * وقت پیری ناخوش و اصلع شده
۹۷۰Nو آن قد صف در نازان چون سنان * گشته در پیری دو تا همچون کمان
۹۷۱Nرنگ لاله گشته رنگ زعفران * زور شیرش گشته چون زهره‌ی زنان
۹۷۲Nآن که مردی در بغل کردی به فن * می‌بگیرندش بغل وقت شدن
۹۷۳Nاین خود آثار غم و پژمردگی است * هر یکی زینها رسول مردگی است