block:5038
| ۸۲۳ | N | گفت پیغمبر که رحم آرید بر | * | جان من کان غنیا فافتقر |
| ۸۲۴ | N | و الذی کان عزیزا فاحتقر | * | او صفیا عالما بین المضر |
| ۸۲۵ | N | گفت پیغمبر که با این سه گروه | * | رحم آرید ار ز سنگید و ز کوه |
| ۸۲۶ | N | آن که او بعد از رئیسی خوار شد | * | و آن توانگر هم که بیدینار شد |
| ۸۲۷ | N | و آن سوم آن عالمی کاندر جهان | * | مبتلا گردد میان ابلهان |
| ۸۲۸ | N | ز انکه از عزت به خواری آمدن | * | همچو قطع عضو باشد از بدن |
| ۸۲۹ | N | عضو گردد مرده کز تن وابرید | * | نو بریده جنبد اما نی مدید |
| ۸۳۰ | N | هر که از جام أَ لَسْتُ او خورد پار | * | هستش امسال آفت رنج و خمار |
| ۸۳۱ | N | و انکه چون سگ ز اصل کهدانی بود | * | کی مر او را حرص سلطانی بود |
| ۸۳۲ | N | توبه او جوید که کردست او گناه | * | آه او گوید که گم کردست راه |