vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5036

title of 5036
۷۶۵Nاین سخن را نیست پایان و فراغ * ای خلیل حق چرا کشتی تو زاغ
۷۶۶Nبهر فرمان حکمت فرمان چه بود * اندکی ز اسرار آن باید نمود
۷۶۷Nکاغ کاغ و نعره‌ی زاغ سیاه * دایما باشد به دنیا عمر خواه
۷۶۸Nهمچو ابلیس از خدای پاک فرد * تا قیامت عمر تن درخواست کرد
۷۶۹Nگفت انظرنی الی یوم الجزا * کاشکی گفتی که تبنا ربنا
۷۷۰Nعمر بی‌توبه همه جان کندن است * مرگ حاضر غایب از حق بودن است
۷۷۱Nعمر و مرگ این هر دو با حق خوش بود * بی‌خدا آب حیات آتش بود
۷۷۲Nآن هم از تاثیر لعنت بود کاو * در چنان حضرت همی‌شد عمر جو
۷۷۳Nاز خدا غیر خدا را خواستن * ظن افزونی است و کلی کاستن
۷۷۴Nخاصه عمری غرق در بیگانگی * در حضور شیر روبه شانگی
۷۷۵Nعمر بیشم ده که تا پس‌تر روم * مهلم افزون کن که تا کمتر شوم
۷۷۶Nتا که لعنت را نشانه او بود * بد کسی باشد که لعنت‌جو بود
۷۷۷Nعمر خوش در قرب جان پروردن است * عمر زاغ از بهر سرگین خوردن است
۷۷۸Nعمر بیشم ده که تا گه می‌خورم * دایم اینم ده که بس بد گوهرم
۷۷۹Nگر نه گه خوارست آن گنده دهان * گویدی کز خوی زاغم وارهان