vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5023

title of 5023
۴۷۷Nآن سگی می‌مرد و گریان آن عرب * اشک می‌بارید و می‌گفت ای کرب
۴۷۸Nسائلی بگذشت و گفت این گریه چیست * نوحه و زاری تو از بهر کیست
۴۷۹Nگفت در ملکم سگی بد نیک خو * نک همی‌میرد میان راه او
۴۸۰Nروز صیادم بد و شب پاسبان * تیز چشم و صید گیر و دزدران
۴۸۱Nگفت رنجش چیست زخمی خورده است * گفت جوع الکلب زارش کرده است
۴۸۲Nگفت صبری کن بر این رنج و حرض * صابران را فضل حق بخشد عوض
۴۸۳Nبعد از آن گفتش که ای سالار حر * چیست اندر دستت این انبان پر
۴۸۴Nگفت نان و زاد و لوت دوش من * می‌کشانم بهر تقویت بدن
۴۸۵Nگفت چون ندهی بدان سگ نان و زاد * گفت تا این حد ندارم مهر و داد
۴۸۶Nدست ناید بی‌درم در راه نان * لیک هست آب دو دیده رایگان
۴۸۷Nگفت خاکت بر سر ای پر باد مشک * که لب نان پیش تو بهتر ز اشک
۴۸۸Nاشک خون است و به غم آبی شده * می‌نیرزد خاک خون بی‌هده
۴۸۹Nکل خود را خوار کرد او چون بلیس * پاره‌ی این کل نباشد جز خسیس
۴۹۰Nمن غلام آن که نفروشد وجود * جز بدان سلطان با افضال و جود
۴۹۱Nچون بگرید آسمان گریان شود * چون بنالد چرخ یا رب خوان شود
۴۹۲Nمن غلام آن مس همت پرست * کاو به غیر کیمیا نارد شکست
۴۹۳Nدست اشکسته بر آور در دعا * سوی اشکسته پرد فضل خدا
۴۹۴Nگر رهایی بایدت زین چاه تنگ * ای برادر رو بر آذر بی‌درنگ
۴۹۵Nمکر حق را بین و مکر خود بهل * ای ز مکرش مکر مکاران خجل
۴۹۶Nچون که مکرت شد فنای مکر رب * بر گشایی یک کمینی بو العجب
۴۹۷Nکه کمینه‌ی آن کمین باشد بقا * تا ابد اندر عروج و ارتقا