vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5011

title of 5011
۲۴۲Nلیک نور سالکی کز حد گذشت * نور او پر شد بیابانها و دشت
۲۴۳Nشاهدی‌اش فارغ آمد از شهود * و ز تکلفها و جان‌بازی و جود
۲۴۴Nنور آن گوهر چون بیرون تافته‌ست * زین تسلس‌ها فراغت یافته‌ست
۲۴۵Nپس مجو از وی گواه فعل و گفت * که از او هر دو جهان چون گل شکفت
۲۴۶Nاین گواهی چیست اظهار نهان * خواه قول و خواه فعل و غیر آن
۲۴۷Nکه غرض اظهار سر جوهر است * وصف باقی وین عرض بر معبر است
۲۴۸Nاین نشان زر نماند بر محک * زر بماند نیک نام و بی‌ز شک
۲۴۹Nاین صلات و این جهاد و این صیام * هم نماند جان بماند نیک نام
۲۵۰Nجان چنین افعال و اقوالی نمود * بر محک امر جوهر را بسود
۲۵۱Nکه اعتقادم راست است اینک گواه * لیک هست اندر گواهان اشتباه
۲۵۲Nتزکیه باید گواهان را بدان * تزکیه‌ش صدقی که موقوفی به آن
۲۵۳Nحفظ لفظ اندر گواه قولی است * حفظ عهد اندر گواه فعلی است
۲۵۴Nگر گواه قول کژ گوید رد است * ور گواه فعل کژ پوید رد است
۲۵۵Nقول و فعل بی‌تناقض بایدت * تا قبول اندر زمان پیش آیدت
۲۵۶Nسعیکم شتی تناقض اندرید * روز می‌دوزید و شب بر می‌درید
۲۵۷Nپس گواهی با تناقض که شنود * یا مگر حلمی کند از لطف خود
۲۵۸Nفعل و قول اظهار سر است و ضمیر * هر دو پیدا می‌کند سر ستیر
۲۵۹Nچون گواهت تزکیه شد شد قبول * ور نه محبوس است اندر مول مول
۲۶۰Nتا تو بستیزی ستیزند ای حرون * فانتظرهم‌ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ