block:5010
| ۲۳۶ | N | فعل و قول آمد گواهان ضمیر | * | زین دو بر باطن تو استدلال گیر |
| ۲۳۷ | N | چون ندارد سیر سرت در درون | * | بنگر اندر بول رنجور از برون |
| ۲۳۸ | N | فعل و قول آن بول رنجوران بود | * | که طبیب جسم را برهان بود |
| ۲۳۹ | N | و آن طبیب روح در جانش رود | * | وز ره جان اندر ایمانش رود |
| ۲۴۰ | N | حاجتش ناید به فعل و قول خوب | * | احذروهم هم جواسیس القلوب |
| ۲۴۱ | N | این گواه فعل و قول از وی بجو | * | کاو به دریا نیست و اصل همچو جو |