vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5009

title of 5009
۲۱۷Nناله از باطن بر آرد کای خدا * آن چه دادی دادم و ماندم گدا
۲۱۸Nریختم سرمایه بر پاک و پلید * ای شه سرمایه ده‌ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ
۲۱۹Nابر را گوید ببر جای خوشش * هم تو خورشیدا به بالا بر کشش
۲۲۰Nراههای مختلف می‌راندش * تا رساند سوی بحر بی‌حدش
۲۲۱Nخود غرض زین آب جان اولیاست * کاو غسول تیرگیهای شماست
۲۲۲Nچون شود تیره ز غدر اهل فرش * باز گردد سوی پاکی بخش عرش
۲۲۳Nباز آرد ز آن طرف دامن کشان * از طهارات محیط او در فشان
۲۲۴Nز اختلاط خلق یابد اعتلال * آن سفر جوید که ارحنا یا بلال
۲۲۵Nای بلال خوش نوای خوش صهیل * مئذنه بر رو بزن طبل رحیل
۲۲۶Nجان سفر رفت و بدن اندر قیام * وقت رجعت زین سبب گوید سلام
۲۲۷Nاز تیمم وارهاند جمله را * وز تحری طالبان قبله را
۲۲۸Nاین مثل چون واسطه‌ست اندر کلام * واسطه شرط است بهر فهم عام
۲۲۹Nاندر آتش کی رود بی‌واسطه * جز سمندر کاو رهید از رابطه
۲۳۰Nواسطه‌ی حمام باید مر ترا * تا ز آتش خوش کنی تو طبع را
۲۳۱Nچون نتانی شد در آتش چون خلیل * گشت حمامت رسول آبت دلیل
۲۳۲Nسیری از حق است لیک اهل طبع * کی رسد بی‌واسطه‌ی نان در شبع
۲۳۳Nلطف از حق است لیکن اهل تن * در نیابد لطف بی‌پرده‌ی چمن
۲۳۴Nچون نماند واسطه‌ی تن بی‌حجاب * همچو موسی نور مه یابد ز جیب
۲۳۵Nاین هنرها آب را هم شاهد است * کاندرونش پر ز لطف ایزد است