vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5008

title of 5008
۲۰۰Nآب چون بیگار کرد و شد نجس * تا چنان شد کآب را رد کرد حس
۲۰۱Nحق ببردش باز در بحر صواب * تا بشستش از کرم آن آب آب
۲۰۲Nسال دیگر آمد او دامن کشان * هی کجا بودی به دریای خوشان
۲۰۳Nمن نجس ز اینجا شدم پاک آمدم * بستدم خلعت سوی خاک آمدم
۲۰۴Nهین بیایید ای پلیدان سوی من * که گرفت از خوی یزدان خوی من
۲۰۵Nدر پذیرم جمله‌ی زشتیت را * چون ملک پاکی دهم عفریت را
۲۰۶Nچون شوم آلوده باز آن جا روم * سوی اصل اصل پاکیها روم
۲۰۷Nدلق چرکین بر کنم آن جا ز سر * خلعت پاکم دهد بار دگر
۲۰۸Nکار او این است و کار من همین * عالم آرای است رب العالمین
۲۰۹Nگر نبودی این پلیدیهای ما * کی بدی این بار نامه آب را
۲۱۰Nکیسه‌های زر بدزدید از کسی * می‌رود هر سو که هین کو مفلسی
۲۱۱Nیا بریزد بر گیاه رسته‌ای * یا بشوید روی رو ناشسته‌ای
۲۱۲Nیا بگیرد بر سر او حمال‌وار * کشتی بی‌دست و پا را در بحار
۲۱۳Nصد هزاران دارو اندر وی نهان * ز انکه هر دارو بروید زو چنان
۲۱۴Nجان هر دری دل هر دانه‌ای * می‌رود در جو چو داروخانه‌ای
۲۱۵Nزو یتیمان زمین را پرورش * بستگان خشک را از وی روش
۲۱۶Nچون نماند مایه‌اش تیره شود * همچو ما اندر زمین خیره شود