block:5007
| ۱۸۳ | N | این نماز و روزه و حج و جهاد | * | هم گواهی دادن است از اعتقاد |
| ۱۸۴ | N | این زکات و هدیه و ترک حسد | * | هم گواهی دادن است از سر خود |
| ۱۸۵ | N | خوان و مهمانی پی اظهار راست | * | کای مهان ما با شما گشتیم راست |
| ۱۸۶ | N | هدیهها و ارمغان و پیش کش | * | شد گواه آن که هستم با تو خوش |
| ۱۸۷ | N | هر کسی کوشد به مالی یا فسون | * | چیست دارم گوهری در اندرون |
| ۱۸۸ | N | گوهری دارم ز تقوی یا سخا | * | این زکات و روزه در هر دو گوا |
| ۱۸۹ | N | روزه گوید کرد تقوی از حلال | * | در حرامش دان که نبود اتصال |
| ۱۹۰ | N | و آن زکاتش گفت کاو از مال خویش | * | میدهد پس چون بدزدد ز اهل کیش |
| ۱۹۱ | N | گر به طراری کند پس دو گواه | * | جرح شد در محکمهی عدل اله |
| ۱۹۲ | N | هست صیاد ار کند دانه نثار | * | نه ز رحم و جود بل بهر شکار |
| ۱۹۳ | N | هست گربهی روزهدار اندر صیام | * | خفته کرده خویش بهر صید خام |
| ۱۹۴ | N | کرده بد ظن زین کژی صد قوم را | * | کرده بد نام اهل جود و صوم را |
| ۱۹۵ | N | فضل حق با این که او کژ میتند | * | عاقبت زین جمله پاکش میکند |
| ۱۹۶ | N | سبق برده رحمتش و آن غدر را | * | داده نوری که نباشد بدر را |
| ۱۹۷ | N | کوششاش را شسته حق زین اختلاط | * | غسل داده رحمت او را زین خباط |
| ۱۹۸ | N | تا که غفاری او ظاهر شود | * | کلهاش را مغفری غافر شود |
| ۱۹۹ | N | آب بهر این ببارید از سماک | * | تا پلیدان را کند از خبث پاک |