vol.5

Qūniyah Nicholson both

block:5006

title of 5006
۱۶۸Nاین سخن پایان ندارد آن عرب * ماند از الطاف آن شه در عجب
۱۶۹Nخواست دیوانه شدن عقلش رمید * دست عقل مصطفی بازش کشید
۱۷۰Nگفت این سو آ بیامد آن چنان * که کسی بر خیزد از خواب گران
۱۷۱Nگفت این سو آ مکن هین با خود آ * که از این سو هست با تو کارها
۱۷۲Nآب بر رو زد در آمد در سخن * کای شهید حق شهادت عرضه کن
۱۷۳Nتا گواهی بدهم و بیرون شوم * سیرم از هستی در آن هامون شوم
۱۷۴Nما در این دهلیز قاضی قضا * بهر دعوی الستیم و بلی
۱۷۵Nکه‌ بَلی‌ گفتیم و آن را ز امتحان * فعل و قول ما شهود است و بیان
۱۷۶Nاز چه در دهلیز قاضی تن زدیم * نه که ما بهر گواهی آمدیم
۱۷۷Nچند در دهلیز قاضی ای گواه * حبس باشی ده شهادت از پگاه
۱۷۸Nز آن بخواندندت بدین جا تا که تو * آن گواهی بدهی و ناری عتو
۱۷۹Nاز لجاج خویشتن بنشسته‌ای * اندر این تنگی کف و لب بسته‌ای
۱۸۰Nتا بندهی آن گواهی ای شهید * تو از این دهلیز کی خواهی رهید
۱۸۱Nیک زمان کار است بگزار و بتاز * کار کوته را مکن بر خود دراز
۱۸۲Nخواه در صد سال خواهی یک زمان * این امانت واگزار و وارهان