block:3162
| ۳۳۸۳ | Q | موسی آمد در مناجات آن سَحَر | * | کای خدا ایمان ازو مَسْتان مَبَرْ |
| ۳۳۸۳ | N | موسی آمد در مناجات آن سحر | * | کای خدا ایمان از او مستان مبر |
| ۳۳۸۴ | Q | پادشاهی کُن بَرُو بخشا که او | * | سَهْو کرد و خیرهرُویی و غُلو |
| ۳۳۸۴ | N | پادشاهی کن بر او بخشا که او | * | سهو کرد و خیره رویی و غلو |
| ۳۳۸۵ | Q | گفتمش این علم نِه در خوردِ تُست | * | دفع پندارید گفتم را و سُسْت |
| ۳۳۸۵ | N | گفتمش این علم نه در خورد تست | * | دفع پندارید گفتم را و سست |
| ۳۳۸۶ | Q | دست را بر اژدها آنکس زند | * | که عصا را دستش اژْدَرها کُنَد |
| ۳۳۸۶ | N | دست را بر اژدها آن کس زند | * | که عصا را دستش اژدرها کند |
| ۳۳۸۷ | Q | سِرِّ غیب آن را سزد آموختن | * | که ز گفتن لب تواند دوختن |
| ۳۳۸۷ | N | سر غیب آن را سزد آموختن | * | که ز گفتن لب تواند دوختن |
| ۳۳۸۸ | Q | در خورِ دریا نشد جز مرغِ آب | * | فهم کن و اللهُ أَعْلَم بِٱلصَّواب |
| ۳۳۸۸ | N | در خور دریا نشد جز مرغ آب | * | فهم کن و الله أعلم بالصواب |
| ۳۳۸۹ | Q | او بدریا رفت و مرغآبی نبود | * | گشت غرقه دست گیرش ای وَدُود |
| ۳۳۸۹ | N | او به دریا رفت و مرغ آبی نبود | * | گشت غرقه دست گیرش ای ودود |