block:3153
| ۳۲۳۸ | Q | اندرین بودند کآوازِ صَلا | * | مصطفی بشْنید از سوی عُلا |
| ۳۲۳۸ | N | اندر این بودند کاواز صلا | * | مصطفی بشنید از سوی علا |
| ۳۲۳۹ | Q | خواست آبی و وضو را تازه کرد | * | دست و رُو را شُست او ز آن آبِ سرد |
| ۳۲۳۹ | N | خواست آبی و وضو را تازه کرد | * | دست و رو را شست او ز آن آب سرد |
| ۳۲۴۰ | Q | هر دو پا شُست و بموزه کرد رای | * | موزه را بْرُبود یک موزهرُبای |
| ۳۲۴۰ | N | هر دو پا شست و به موزه کرد رای | * | موزه را بربود یک موزه ربای |
| ۳۲۴۱ | Q | دست سوی موزه بُرد آن خوش خطاب | * | موزه را بربود از دستش عُقاب |
| ۳۲۴۱ | N | دست سوی موزه برد آن خوش خطاب | * | موزه را بربود از دستش عقاب |
| ۳۲۴۲ | Q | موزه را اندر هوا بُرد او چو باد | * | پس نگون کرد و از آن ماری فتاد |
| ۳۲۴۲ | N | موزه را اندر هوا برد او چو باد | * | پس نگون کرد و از آن ماری فتاد |
| ۳۲۴۳ | Q | در فتاد از موزه یک مارِ سیاه | * | ز آن عنایت شد عُقابش نیکخواه |
| ۳۲۴۳ | N | در فتاد از موزه یک مار سیاه | * | ز آن عنایت شد عقابش نیک خواه |
| ۳۲۴۴ | Q | پس عقاب آن موزه را آورد باز | * | گفت هین بِسْتان و رَوْ سُوی نماز |
| ۳۲۴۴ | N | پس عقاب آن موزه را آورد باز | * | گفت هین بستان و رو سوی نماز |
| ۳۲۴۵ | Q | از ضرورت کردم این گستاخیی | * | من ز ادب دارم شکسته شاخیی |
| ۳۲۴۵ | N | از ضرورت کردم این گستاخیی | * | من ز ادب دارم شکسته شاخیی |
| ۳۲۴۶ | Q | وای کو گستاخ پایی مینهد | * | بیضرورت کش هوا فَتْوَی دهد |
| ۳۲۴۶ | N | وای کاو گستاخ پایی مینهد | * | بیضرورت کش هوا فتوی دهد |
| ۳۲۴۷ | Q | پس رسولش شکر کرد و گفت ما | * | این جفا دیدیم و بود این خود وفا |
| ۳۲۴۷ | N | پس رسولش شکر کرد و گفت ما | * | این جفا دیدیم و بود این خود وفا |
| ۳۲۴۸ | Q | موزه برْبودی و من درهم شدم | * | تو غمم بُردی و من در غم شدم |
| ۳۲۴۸ | N | موزه بربودی و من درهم شدم | * | تو غمم بردی و من در غم شدم |
| ۳۲۴۹ | Q | گرچه هر غیبی خدا ما را نمود | * | دل در آن لحظه بخود مشغول بود |
| ۳۲۴۹ | N | گر چه هر غیبی خدا ما را نمود | * | دل در آن لحظه به خود مشغول بود |
| ۳۲۵۰ | Q | گفت دُور از تو که غفلت در تو رُست | * | دیدنم آن غیب را هم عکسِ تُست |
| ۳۲۵۰ | N | گفت دور از تو که غفلت در تو رست | * | دیدنم آن غیب را هم عکس تست |
| ۳۲۵۱ | Q | مار در موزه ببینم بر هوا | * | نیست از من عکسِ تُست ای مصطفی |
| ۳۲۵۱ | N | مار در موزه ببینم بر هوا | * | نیست از من عکس تست ای مصطفی |
| ۳۲۵۲ | Q | عکسِ نورانی همه روشن بود | * | عکسِ ظُلمانی همه گُلخن بود |
| ۳۲۵۲ | N | عکس نورانی همه روشن بود | * | عکس ظلمانی همه گلخن بود |
| ۳۲۵۳ | Q | عکسِ عبدالله همه نوری بود | * | عکسِ بیگانه همه کوری بود |
| ۳۲۵۳ | N | عکس عبد الله همه نوری بود | * | عکس بیگانه همه کوری بود |
| ۳۲۵۴ | Q | عکسِ هر کس را بدان ای جان ببین | * | پهلوی جنسی که خواهی مینشین |
| ۳۲۵۴ | N | عکس هر کس را بدان ای جان ببین | * | پهلوی جنسی که خواهی مینشین |