block:3145
| ۳۰۹۳ | Q | داعی هر پیشه اومیدست و بُوک | * | گرچه گردنشان ز کوشش شد چو دوک |
| ۳۰۹۳ | N | داعی هر پیشه اومید است و بوک | * | گر چه گردنشان ز کوشش شد چو دوک |
| ۳۰۹۴ | Q | بامدادان چون سوی دکّان رود | * | بر امید و بُوکِ روزی میدود |
| ۳۰۹۴ | N | بامدادان چون سوی دکان رود | * | بر امید و بوک روزی میدود |
| ۳۰۹۵ | Q | بوکِ روزی نبْودت چون میروی | * | خوفِ حرمان هست تو چونی قوی |
| ۳۰۹۵ | N | بو که روزی نبودت چون میروی | * | خوف حرمان هست تو چونی قوی |
| ۳۰۹۶ | Q | خوفِ حرمانِ ازل در کسبِ لُوت | * | چون نکردت سُست اندر جُست و جوت |
| ۳۰۹۶ | N | خوف حرمان ازل در کسب لوت | * | چون نکردت سست اندر جستجوت |
| ۳۰۹۷ | Q | گویی گر چه خوفِ حرمان هست پیش | * | هست اندر کاهلی این خوف بیش |
| ۳۰۹۷ | N | گویی ار چه خوف حرمان هست پیش | * | هست اندر کاهلی این خوف بیش |
| ۳۰۹۸ | Q | هست در کوشش امیدم بیشتر | * | دارم اندر کاهلی افزون خَطَر |
| ۳۰۹۸ | N | هست در کوشش امیدم بیشتر | * | دارم اندر کاهلی افزون خطر |
| ۳۰۹۹ | Q | پس چرا در کارِ دین ای بَدْگمان | * | دامنت میگیرد این خوفِ زیان |
| ۳۰۹۹ | N | پس چرا در کار دین ای بد گمان | * | دامنت میگیرد این خوف زیان |
| ۳۱۰۰ | Q | یا ندیدی کاهلِ این بازارِ ما | * | در چه سودند انبیا و اولیا |
| ۳۱۰۰ | N | یا ندیدی که اهل این بازار ما | * | در چه سودند انبیا و اولیا |
| ۳۱۰۱ | Q | زین دکان رفتن چه کانشان رُو نمود | * | اندرین بازار چون بستند سود |
| ۳۱۰۱ | N | زین دکانرفتن چه کانشان رو نمود | * | اندر این بازار چون بستند سود |
| ۳۱۰۲ | Q | آتش آن را رام چون خلخال شد | * | بحر آن را رام شد حمّال شد |
| ۳۱۰۲ | N | آتش آن را رام چون خلخال شد | * | بحر آن را رام شد حمال شد |
| ۳۱۰۳ | Q | آهن آن را رام شد چون موم شد | * | باد آن را بنده و محکوم شد |
| ۳۱۰۳ | N | آهن آن را رام شد چون موم شد | * | باد آن را بنده و محکوم شد |