block:3063
| ۱۵۷۷ | Q | جامه خواب آورد و گسترد آن عجوز | * | گفت امکان نه و باطن پُر ز سوز |
| ۱۵۷۷ | N | جامه خواب آورد و گسترد آن عجوز | * | گفت امکان نی و باطن پر ز سوز |
| ۱۵۷۸ | Q | گر بگویم مُتَّهَم دارد مرا | * | ور نگویم جِد شود این ماجرا |
| ۱۵۷۸ | N | گر بگویم متهم دارد مرا | * | ور نگویم جد شود این ماجرا |
| ۱۵۷۹ | Q | فالِ بَد رنجور گرداند همی | * | آدمی را که نبودستش غمی |
| ۱۵۷۹ | N | فال بد رنجور گرداند همی | * | آدمی را که نبودستش غمی |
| ۱۵۸۰ | Q | قول پیغامبر قَبُولُهْ یُفُرَضُ | * | إِنْ تَمارَضْتُم لَدَیْنا تَمْرَضُوا |
| ۱۵۸۰ | N | قول پیغمبر قبوله یفرض | * | ان تمارضتم لدینا تمرضوا |
| ۱۵۸۱ | Q | گر بگویم او خیالی بر زند | * | فعل دارد زن که خلوت میکند |
| ۱۵۸۱ | N | گر بگویم او خیالی بر زند | * | فعل دارد زن که خلوت میکند |
| ۱۵۸۲ | Q | مر مرا از خانه بیرون میکند | * | بهرِ فِسْقی فعل و افسون میکند |
| ۱۵۸۲ | N | مر مرا از خانه بیرون میکند | * | بهر فسقی فعل و افسون میکند |
| ۱۵۸۳ | Q | جامه خوابش کرد و اُستاد اوفتاد | * | آه آه و ناله از وَیْ میبزاد |
| ۱۵۸۳ | N | جامه خوابش کرد و استاد اوفتاد | * | آه آه و ناله از وی میبزاد |
| ۱۵۸۴ | Q | کودکان آنجا نشستند و نهان | * | درس میخواندند با صد اندُهان |
| ۱۵۸۴ | N | کودکان آن جا نشستند و نهان | * | درس میخواندند با صد اندهان |
| ۱۵۸۵ | Q | کین همه کردیم و ما زندانییم | * | بَد بِنایی بود ما بَد بانییم |
| ۱۵۸۵ | N | کاین همه کردیم و ما زندانییم | * | بد بنایی بود ما بد بانییم |