vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3223

title of 3223
۴۶۲۴Nپشه آمد از حدیقه و ز گیاه * و ز سلیمان گشت پشه داد خواه
۴۶۲۵Nکای سلیمان معدلت می‌گستری * بر شیاطین و آدمی زاد و پری
۴۶۲۶Nمرغ و ماهی در پناه عدل تست * کیست آن گم گشته کش فضلت نجست
۴۶۲۷Nداد ده ما را که بس زاریم ما * بی‌نصیب از باغ و گلزاریم ما
۴۶۲۸Nمشکلات هر ضعیفی از تو حل * پشه باشد در ضعیفی خود مثل
۴۶۲۹Nشهره ما در ضعف و اشکسته پری * شهره تو در لطف و مسکین پروری
۴۶۳۰Nای تو در اطباق قدرت منتهی * منتهی ما در کمی و بی‌رهی
۴۶۳۱Nداد ده ما را از این غم کن جدا * دست گیر ای دست تو دست خدا
۴۶۳۲Nپس سلیمان گفت ای انصاف جو * داد و انصاف از که می‌خواهی بگو
۴۶۳۳Nکیست آن ظالم که از باد و بروت * ظلم کرده ست و خراشیده ست روت
۴۶۳۴Nای عجب در عهد ما ظالم کجاست * کاو نه اندر حبس و در زنجیر ماست
۴۶۳۵Nچون که ما زادیم ظلم آن روز مرد * پس به عهد ما که ظلمی پیش برد
۴۶۳۶Nچون بر آمد نور ظلمت نیست شد * ظلم را ظلمت بود اصل و عضد
۴۶۳۷Nنک شیاطین کسب و خدمت می‌کنند * دیگران بسته به اصفادند و بند
۴۶۳۸Nاصل ظلم ظالمان از دیو بود * دیو در بند است استم چون نمود
۴۶۳۹Nملک ز آن داده ست ما را کن فکان * تا ننالد خلق سوی آسمان
۴۶۴۰Nتا ببالا بر نیاید دودها * تا نگردد مضطرب چرخ و سها
۴۶۴۱Nتا نلرزد عرش از ناله‌ی یتیم * تا نگردد از ستم جانی سقیم
۴۶۴۲Nز آن نهادیم از ممالک مذهبی * تا نیاید بر فلک‌ها یا ربی
۴۶۴۳Nمنگر ای مظلوم سوی آسمان * کاسمانی شاه داری در زمان
۴۶۴۴Nگفت پشه داد من از دست باد * کاو دو دست ظلم بر ما بر گشاد
۴۶۴۵Nما به ظلم او به تنگی اندریم * با لب بسته از او خون می‌خوریم