block:3207
۴۲۸۲ | N | ای سگ طاعن تو عوعو میکنی | * | طعن قرآن را برون شو میکنی |
۴۲۸۳ | N | این نه آن شیر است کز وی جان بری | * | یا ز پنجهی قهر او ایمان بری |
۴۲۸۴ | N | تا قیامت میزند قرآن ندا | * | ای گروهی جهل را گشته فدا |
۴۲۸۵ | N | که مرا افسانه میپنداشتید | * | تخم طعن و کافری میکاشتید |
۴۲۸۶ | N | خود بدیدید آن که طعنه میزدیت | * | که شما فانی و افسانه بدیت |
۴۲۸۷ | N | من کلام حقم و قایم به ذات | * | قوت جان جان و یاقوت زکات |
۴۲۸۸ | N | نور خورشیدم فتاده بر شما | * | لیک از خورشید ناگشته جدا |
۴۲۸۹ | N | نک منم ینبوع آن آب حیات | * | تا رهانم عاشقان را از ممات |
۴۲۹۰ | N | گر چنان گند آزتان ننگیختی | * | جرعهای بر گورتان حق ریختی |
۴۲۹۱ | N | نه بگیرم گفت و پند آن حکیم | * | دل نگردانم به هر طعنی سقیم |