block:3201
۴۲۱۲ | N | آن غریب شهر سربالا طلب | * | گفت میخسبم در این مسجد به شب |
۴۲۱۳ | N | مسجدا گر کربلای من شوی | * | کعبهی حاجت روای من شوی |
۴۲۱۴ | N | هین مرا بگذار ای بگزیده دار | * | تا رسن بازی کنم منصوروار |
۴۲۱۵ | N | گر شدید اندر نصیحت جبرئیل | * | مینخواهد غوث در آتش خلیل |
۴۲۱۶ | N | جبرئیلا رو که من افروخته | * | بهترم چون عود و عنبر سوخته |
۴۲۱۷ | N | جبرئیلا گر چه یاری میکنی | * | چون برادر پاسداری میکنی |
۴۲۱۸ | N | ای برادر من بر آذر چابکم | * | من نه آن جانم که گردم بیش و کم |
۴۲۱۹ | N | جان حیوانی فزاید از علف | * | آتشی بود و چو هیزم شد تلف |
۴۲۲۰ | N | گر نگشتی هیزم او مثمر بدی | * | تا ابد معمور و هم عامر بدی |
۴۲۲۱ | N | باد سوزان است این آتش بدان | * | پرتو آتش بود نه عین آن |
۴۲۲۲ | N | عین آتش در اثیر آمد یقین | * | پرتو و سایهی وی است اندر زمین |
۴۲۲۳ | N | لاجرم پرتو نپاید ز اضطراب | * | سوی معدن باز میگردد شتاب |
۴۲۲۴ | N | قامت تو برقرار آمد به ساز | * | سایهات کوته دمی یک دم دراز |
۴۲۲۵ | N | ز انکه در پرتو نیابد کس ثبات | * | عکسها وا گشت سوی امهات |
۴۲۲۶ | N | هین دهان بر بند فتنه لب گشاد | * | خشک آر اللَّه أعلم بالرشاد |