block:3191
۳۹۳۸ | Q | قوم گفتندش که هین اینجا مخُسْپ | * | تا نکوبد جان سِتانت همچو کُسپ |
۳۹۳۸ | N | قوم گفتندش که هین اینجا مخسب | * | تا نکوبد جان ستانت همچو کسب |
۳۹۳۹ | Q | که غریبی و نمیدانی ز حال | * | کاندراینجا هرکه خفت آمد زوال |
۳۹۳۹ | N | که غریبی و نمیدانی ز حال | * | کاندر اینجا هر که خفت آمد زوال |
۳۹۴۰ | Q | اتّفاقی نیست این ما بارها | * | دیدهایم و جمله اصحابِ نُهَی |
۳۹۴۰ | N | اتفاقی نیست این ما بارها | * | دیدهایم و جمله اصحاب نهی |
۳۹۴۱ | Q | هرکه آن مسجد شبی مَسْکن شدش | * | نیمشب مرگِ هَلاهلِ آمدش |
۳۹۴۱ | N | هر که آن مسجد شبی مسکن شدش | * | نیم شب مرگ هلاهل آمدش |
۳۹۴۲ | Q | از یکی ما تا بصد این دیدهایم | * | نه بتقلید از کسی بشنیدهایم |
۳۹۴۲ | N | از یکی ما تا به صد این دیدهایم | * | نه به تقلید از کسی بشنیدهایم |
۳۹۴۳ | Q | گفت الدِّین نَصیحه آن رسول | * | آن نصیحت در لُغَت ضدِّ غُلول |
۳۹۴۳ | N | گفت الدین نصیحه آن رسول | * | آن نصیحت در لغت ضد غلول |
۳۹۴۴ | Q | این نصیحت راستی در دوستی | * | در غُلولی خاین و سگپوستی |
۳۹۴۴ | N | این نصیحت راستی در دوستی | * | در غلولی خاین و سگ پوستی |
۳۹۴۵ | Q | بیخیانت این نصیحت از وَداد | * | مینماییمت مگرد از عقل و داد |
۳۹۴۵ | N | بیخیانت این نصیحت از وداد | * | مینماییمت مگرد از عقل و داد |