vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3191

ملامت کردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهدید کردن مرورا
۳۹۳۸Qقوم گفتندش که هین اینجا مخُسْپ * تا نکوبد جان سِتانت همچو کُسپ
۳۹۳۸Nقوم گفتندش که هین اینجا مخسب * تا نکوبد جان ستانت همچو کسب
۳۹۳۹Qکه غریبی و نمی‌دانی ز حال * کاندراینجا هرکه خفت آمد زوال
۳۹۳۹Nکه غریبی و نمی‌دانی ز حال * کاندر اینجا هر که خفت آمد زوال
۳۹۴۰Qاتّفاقی نیست این ما بارها * دیده‌ایم و جمله اصحابِ نُهَی
۳۹۴۰Nاتفاقی نیست این ما بارها * دیده‌ایم و جمله اصحاب نهی
۳۹۴۱Qهرکه آن مسجد شبی مَسْکن شدش * نیمشب مرگِ هَلاهلِ آمدش
۳۹۴۱Nهر که آن مسجد شبی مسکن شدش * نیم شب مرگ هلاهل آمدش
۳۹۴۲Qاز یکی ما تا بصد این دیده‌ایم * نه بتقلید از کسی بشنیده‌ایم
۳۹۴۲Nاز یکی ما تا به صد این دیده‌ایم * نه به تقلید از کسی بشنیده‌ایم
۳۹۴۳Qگفت الدِّین نَصیحه آن رسول * آن نصیحت در لُغَت ضدِّ غُلول
۳۹۴۳Nگفت الدین نصیحه آن رسول * آن نصیحت در لغت ضد غلول
۳۹۴۴Qاین نصیحت راستی در دوستی * در غُلولی خاین و سگ‌پوستی
۳۹۴۴Nاین نصیحت راستی در دوستی * در غلولی خاین و سگ پوستی
۳۹۴۵Qبی‌خیانت این نصیحت از وَداد * می‌نماییمت مگرد از عقل و داد
۳۹۴۵Nبی‌خیانت این نصیحت از وداد * می‌نماییمت مگرد از عقل و داد