vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3145

بیان آنک ایمان مقلّد خوفست و رجا
۳۰۹۳Qداعی هر پیشه اومیدست و بُوک * گرچه گردنشان ز کوشش شد چو دوک
۳۰۹۳Nداعی هر پیشه اومید است و بوک * گر چه گردنشان ز کوشش شد چو دوک
۳۰۹۴Qبامدادان چون سوی دکّان رود * بر امید و بُوکِ روزی می‌دود
۳۰۹۴Nبامدادان چون سوی دکان رود * بر امید و بوک روزی می‌دود
۳۰۹۵Qبوکِ روزی نبْودت چون می‌روی * خوفِ حرمان هست تو چونی قوی
۳۰۹۵Nبو که روزی نبودت چون می‌روی * خوف حرمان هست تو چونی قوی
۳۰۹۶Qخوفِ حرمانِ ازل در کسبِ لُوت * چون نکردت سُست اندر جُست و جوت
۳۰۹۶Nخوف حرمان ازل در کسب لوت * چون نکردت سست اندر جستجوت
۳۰۹۷Qگویی گر چه خوفِ حرمان هست پیش * هست اندر کاهلی این خوف بیش
۳۰۹۷Nگویی ار چه خوف حرمان هست پیش * هست اندر کاهلی این خوف بیش
۳۰۹۸Qهست در کوشش امیدم بیشتر * دارم اندر کاهلی افزون خَطَر
۳۰۹۸Nهست در کوشش امیدم بیشتر * دارم اندر کاهلی افزون خطر
۳۰۹۹Qپس چرا در کارِ دین ای بَدْگمان * دامنت می‌گیرد این خوفِ زیان
۳۰۹۹Nپس چرا در کار دین ای بد گمان * دامنت می‌گیرد این خوف زیان
۳۱۰۰Qیا ندیدی کاهلِ این بازارِ ما * در چه سودند انبیا و اولیا
۳۱۰۰Nیا ندیدی که اهل این بازار ما * در چه سودند انبیا و اولیا
۳۱۰۱Qزین دکان‌ رفتن چه کانشان رُو نمود * اندرین بازار چون بستند سود
۳۱۰۱Nزین دکان‌رفتن چه کانشان رو نمود * اندر این بازار چون بستند سود
۳۱۰۲Qآتش آن را رام چون خلخال شد * بحر آن را رام شد حمّال شد
۳۱۰۲Nآتش آن را رام چون خلخال شد * بحر آن را رام شد حمال شد
۳۱۰۳Qآهن آن را رام شد چون موم شد * باد آن را بنده و محکوم شد
۳۱۰۳Nآهن آن را رام شد چون موم شد * باد آن را بنده و محکوم شد