vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3120

صفت خرّمی شهر اهل سبا و ناشکری ایشان
۲۶۵۷Qاصلشان بَد بود آن اهلِ سَبا * می‌رمیدندی ز اسبابِ لِقا
۲۶۵۷Nاصلشان بد بود آن اهل سبا * می‌رمیدندی ز اسباب لقا
۲۶۵۸Qدادشان چندان ضیاع و باغ و راغ * از چَپ و از راست از بهرِ فراغ
۲۶۵۸Nدادشان چندان ضیاع و باغ و راغ * از چپ و از راست از بهر فراغ
۲۶۵۹Qبس که می‌افتاد از پُرّی ثمار * تنگ می‌شد مَعْبَرِ ره بر گذار
۲۶۵۹Nبس که می‌افتاد از پری ثمار * تنگ می‌شد معبر ره بر گذار
۲۶۶۰Qآن نثارِ میوه ره را می‌گرفت * از پُری میوه رَه‌رَوْ در شِگِفت
۲۶۶۰Nآن نثار میوه ره را می‌گرفت * از پری میوه ره‌رو در شگفت
۲۶۶۱Qسَلَّه بر سر در درختستانشان * پُر شدی ناخواست از میوه‌فشان
۲۶۶۱Nسله بر سر در درختستانشان * پر شدی ناخواست از میوه فشان
۲۶۶۲Qباد آن میوه فشاندی نه کسی * پُر شدی ز آن میوه دامنها بسی
۲۶۶۲Nباد آن میوه فشاندی نه کسی * پر شدی ز آن میوه دامنها بسی
۲۶۶۳Qخُوشه‌های زفت تا زیر آمده * بر سر و رُویِ رَونده می‌زده
۲۶۶۳Nخوشه‌های زفت تا زیر آمده * بر سر و روی رونده می‌زده
۲۶۶۴Qمردِ گلخن‌تاب از پُرّی زَرْ * بسته بودی در میان زرّین کَمَرْ
۲۶۶۴Nمرد گلخن تاب از پری زر * بسته بودی در میان زرین کمر
۲۶۶۵Qسگ کُلیچه کوفتی در زیرِ پا * تُخمه بودی گرگِ صحرا از نوا
۲۶۶۵Nسگ کلیچه کوفتی در زیر پا * تخمه بودی گرگ صحرا از نوا
۲۶۶۶Qگشته ایمن شهر و دِه از دُزد و گرگ * بُز نترسیدی هم از گرگِ سُتُرگ
۲۶۶۶Nگشته ایمن شهر و ده از دزد و گرگ * بز نترسیدی هم از گرگ سترگ
۲۶۶۷Qگر بگویم شرحِ نعمتهای قوم * که زیادت می‌شد آن یَومًا بِیَوْم
۲۶۶۷Nگر بگویم شرح نعمتهای قوم * که زیادت می‌شد آن یوما فیوم
۲۶۶۸Qمانع آید از سخنهای مُهِم * انبیا بُردند امرِ فَاسْتَقِمْ
۲۶۶۸Nمانع آید از سخنهای مهم * انبیا بردند امر فَاسْتَقِمْ