block:3110
۲۴۱۹ | Q | گفت داودش خَمُش کن رَو بِهِل | * | این مسلمان را ز گاوت کن بحِل |
۲۴۱۹ | N | گفت داودش خمش کن رو بهل | * | این مسلمان را ز گاوت کن بحل |
۲۴۲۰ | Q | چون خدا پوشید بر تو ای جوان | * | رَو خمش کن حقِّ سّتاری بدان |
۲۴۲۰ | N | چون خدا پوشید بر تو ای جوان | * | رو خمش کن حق ستاری بدان |
۲۴۲۱ | Q | گفت وا ویلی چه حکمست این چه داد | * | از پیِ من شرعِ نو خواهی نهاد |
۲۴۲۱ | N | گفت وا ویلا چه حکم است این چه داد | * | از پی من شرع نو خواهی نهاد |
۲۴۲۲ | Q | رفته است آوازهٔ عدلت چنان | * | که مُعَّطر شد زمین و آسمان |
۲۴۲۲ | N | رفته است آوازهی عدلت چنان | * | که معطر شد زمین و آسمان |
۲۴۲۳ | Q | بر سگانِ کور این اِسْتَم نرفت | * | زین تعّدی سنگ و کُه بشْکافت تفت |
۲۴۲۳ | N | بر سگان کور این استم نرفت | * | زین تعدی سنگ و که بشکافت تفت |
۲۴۲۴ | Q | همچنین تشنیع میزد بر مَلا | * | کالصّلا هنگامِ ظلمست الصّلا |
۲۴۲۴ | N | همچنین تشنیع میزد بر ملا | * | کالصلا هنگام ظلم است الصلا |