block:3107
۲۳۸۹ | Q | گفت داود این سخنها را بشْو | * | حُجَّتِ شرعی درین دعوی بگو |
۲۳۸۹ | N | گفت داود این سخنها را بشو | * | حجت شرعی در این دعوی بگو |
۲۳۹۰ | Q | تو روا داری که من بیحُجَّتی | * | بنْهم اندر شهر باطل سُنَّتی |
۲۳۹۰ | N | تو روا داری که من بیحجتی | * | بنهم اندر شهر باطل سنتی |
۲۳۹۱ | Q | این که بخشیدت خریدی وارثی | * | رَیْع را چون میستانی حارثی |
۲۳۹۱ | N | این که بخشیدت خریدی وارثی | * | ریع را چون میستانی حارثی |
۲۳۹۲ | Q | کسب را همچون زراعت دان عمو | * | تا نکاری دخل نبْود ز آنِ تو |
۲۳۹۲ | N | کسب را همچون زراعت دان عمو | * | تا نکاری دخل نبود ز آن تو |
۲۳۹۳ | Q | کانچ کاری بَدْروی آن آنِ تُست | * | ورنه این بیداد بر تو شد دُرُست |
۲۳۹۳ | N | کانچه کاری بدروی آن آن تست | * | ور نه این بیداد بر تو شد درست |
۲۳۹۴ | Q | رَوْ بده مالِ مسلمان کژ مگو | * | رَو بجُو وام و بده باطل مجُو |
۲۳۹۴ | N | رو بده مال مسلمان کژ مگو | * | رو بجو وام و بده باطل مجو |
۲۳۹۵ | Q | گفت ای شه تو همین میگوییَم | * | که همیگویند اصحابِ سِتَم |
۲۳۹۵ | N | گفت ای شه تو همین میگوییام | * | که همیگویند اصحاب ستم |