vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3104

باز شرح کردن حکایت آن طالب روزی حلال بی کسب و رنج در عهد داود علیه السّلام و مستجاب شدن دعای او
۲۳۰۶Qیادم آمد آن حکایت کان فقیر * روز و شب می‌کرد افغان و نفیر
۲۳۰۶Nیادم آمد آن حکایت کان فقیر * روز و شب می‌کرد افغان و نفیر
۲۳۰۷Qوز خدا می‌خواست روزی حلال * بی‌شکار و رنج و کسب و انتقال
۲۳۰۷Nوز خدا می‌خواست روزی حلال * بی‌شکار و رنج و کسب و انتقال
۲۳۰۸Qپیش ازین گفتیم بعضی حالِ او * لیک تَعْویق آمد و شد پنج تو
۲۳۰۸Nپیش از این گفتیم بعضی حال او * لیک تعویق آمد و شد پنج تو
۲۳۰۹Qهم بگوییمش کجا خواهد گریخت * چون ز ابرِ فضلِ حق حکمت بریخت
۲۳۰۹Nهم بگوییمش کجا خواهد گریخت * چون ز ابر فضل حق حکمت بریخت
۲۳۱۰Qصاحبِ گاوش بدید و گفت هین * ای به ظُلمت گاوِ من گشته رهین
۲۳۱۰Nصاحب گاوش بدید و گفت هین * ای به ظلمت گاو من گشته رهین
۲۳۱۱Qهین چرا کُشتی بگو گاوِ مرا * ابلهِ طّرار انصاف اندر آ
۲۳۱۱Nهین چرا کشتی بگو گاو مرا * ابله طرار انصاف اندر آ
۲۳۱۲Qگفت من روزی ز حق می‌خواستم * قِبله را از لابه می‌آراستم
۲۳۱۲Nگفت من روزی ز حق می‌خواستم * قبله را از لابه می‌آراستم
۲۳۱۳Qآن دعای کهنه‌ام شد مُستجاب * روزی من بود کُشتم نَک جواب
۲۳۱۳Nآن دعای کهنه‌ام شد مستجاب * روزی من بود کشتم نک جواب
۲۳۱۴Qاو ز خشم آمد گریبانش گرفت * چند مُشتی زد برُویش ناشِکِفت
۲۳۱۴Nاو ز خشم آمد گریبانش گرفت * چند مشتی زد به رویش ناشکفت