vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3068

حکایت آن درویش کی در کوه خلوت کرده بود و بیان حلاوت انقطاع و خلوت و داخل شدن درین منقبت کی أَنا جَلیسُ مَن ذَکَرَني وَ أَنیسُ مَنِ ٱسْتَأنَسَ بِی
۱۶۱۴Qبود درویشی بکُهساری مُقیم * خلوت او را بود هم خواب و ندیم
۱۶۱۴Nبود درویشی به کهساری مقیم * خلوت او را بود هم خواب و ندیم
۱۶۱۵Qچون ز خالق می‌رسید او را شُمول * بود از انفاسِ مرد و زن مَلول
۱۶۱۵Nچون ز خالق می‌رسید او را شمول * بود از انفاس مرد و زن ملول
۱۶۱۶Qهمچنانکِ سهل شد ما را حَضَر * سهل شد هم قومِ دیگر را سَفَر
۱۶۱۶Nهمچنان که سهل شد ما را حضر * سهل شد هم قوم دیگر را سفر
۱۶۱۷Qآنچنانک عاشقی بر سَرْوَری * عاشقست آن خواجه بر آهنگری
۱۶۱۷Nآن چنان که عاشقی بر سروری * عاشق است آن خواجه بر آهنگری
۱۶۱۸Qهر کسی را بهرِ کاری ساختند * مَیْلِ آن را در دلش انداختند
۱۶۱۸Nهر کسی را بهر کاری ساختند * میل آن را در دلش انداختند
۱۶۱۹Qدست و پا بی‌میل جُنبان کَیْ شود * خار و خَس بی‌آب و بادی کَیْ رود
۱۶۱۹Nدست و پا بی‌میل جنبان کی شود * خار و خس بی‌آب و بادی کی رود
۱۶۲۰Qگر ببینی میلِ خود سوی سَما * پَرِّ دولت بر گشا همچون هُما
۱۶۲۰Nگر ببینی میل خود سوی سما * پر دولت بر گشا همچون هما
۱۶۲۱Qور ببینی میلِ خود سوی زمین * نوحه می‌کن هیچ منْشین از حنین
۱۶۲۱Nور ببینی میل خود سوی زمین * نوحه می‌کن هیچ منشین از حنین
۱۶۲۲Qعاقلان خود نوحه‌ها پیشین کنند * جاهلان آخر بسَر بَر می‌زنند
۱۶۲۲Nعاقلان خود نوحه‌ها پیشین کنند * جاهلان آخر به سر بر می‌زنند
۱۶۲۳Qز ابتدای کار آخِر را ببین * تا نباشی تو پشیمان یومِ دین
۱۶۲۳Nز ابتدای کار آخر را ببین * تا نباشی تو پشیمان یوم دین