vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3046

جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود
۱۱۸۳Qگفتشان در خوابْ کِای اولادِ من * نیست ممکن ظاهر این را دم مزن
۱۱۸۳Nبانگ زد کای جان و فرزندان من * هست پیدا گفتن این را مرتهن
۱۱۸۴Qفاش و مطلق گفتنم دستور نیست * لیک راز از پیشِ چشمم دُور نیست
۱۱۸۴Nفاش و مطلق گفتنم دستور نیست * لیک راز از پیش چشمم دور نیست
۱۱۸۵Qلیک بنْمایم نشانی با شما * تا شود پیدا شما را این خفا
۱۱۸۵Nلیک بنمایم نشانی با شما * تا شود پیدا شما را این خفا
۱۱۸۶Qنورِ چشمانم چو آنجا گه روید * از مقامِ خُفتنش آگه شوید
۱۱۸۶Nنور چشمانم چو آن جا گه روید * از مقام خفتنش آگه شوید
۱۱۸۷Qآن زمان که خفته باشد آن حکیم * آن عصا را قصد کن بگْذار بیم
۱۱۸۷Nآن زمان که خفته باشد آن حکیم * آن عصا را قصد کن بگذار بیم
۱۱۸۸Qگر بدزدی و توانی ساحرست * چارهٔ ساحر برِ تو حاضرست
۱۱۸۸Nگر بدزدی و توانی ساحر است * چاره‌ی ساحر بر تو حاضر است
۱۱۸۹Qور نتانی هان و هان آن ایزدیست * او رسولِ ذو اؐلْجلال و مُهتدیست
۱۱۸۹Nور نتانی هان و هان آن ایزدی است * او رسول ذو الجلال و مهتدی است
۱۱۹۰Qگر جهان فرعون گیرد شرق و غرب * سَرْنگون آید خدا را گاه حَرْب
۱۱۹۰Nگر جهان فرعون گیرد شرق و غرب * سر نگون آید خدا را گاه حرب
۱۱۹۱Qاین نشانِ راست دادم جانِ باب * بر نویس اللَّهُ أَعْلَم بِاؐلصَّواب
۱۱۹۱Nاین نشان راست دادم جان باب * بر نویس اللَّه اعلم بالصواب
۱۱۹۲Qجانِ بابا چون بخسبد ساحری * سِحر و مکرش را نباشد رَهْبَری
۱۱۹۲Nجان بابا چون بخسبد ساحری * سحر و مکرش را نباشد رهبری
۱۱۹۳Qچونک چوپان خفت گرگ ایمن شود * چونک خفت آن جهدِ او ساکن شود
۱۱۹۳Nچون که چوپان خفت گرگ ایمن شود * چون که خفت آن جهد او ساکن شود
۱۱۹۴Qلیک حیوانی که چوپانش خداست * گرگ را آنجا امید و ره کجاست
۱۱۹۴Nلیک حیوانی که چوپانش خداست * گرگ را آن جا امید و ره کجاست
۱۱۹۵Qجادویی که حق کند حقَّست و راست * جادویی خواندن مر آن حق را خطاست
۱۱۹۵Nجادویی که حق کند حق است و راست * جادویی خواندن مر آن حق را خطاست
۱۱۹۶Qجانِ بابا این نشانِ قاطعَست * گر بمیرد نیز حقّش رافعَست
۱۱۹۶Nجان بابا این نشان قاطع است * گر بمیرد نیز حقش رافع است