block:3040
۱۰۸۲ | Q | گفت فرعونش ورق در حکمِ ماست | * | دفتر و دیوانِ حکم این دَم مراست |
۱۰۸۲ | N | گفت فرعونش ورق در حکم ماست | * | دفتر و دیوان حکم این دم مراست |
۱۰۸۳ | Q | مر مرا بخْریدهاند اهلِ جهان | * | از همه عاقلتری تو ای فلان |
۱۰۸۳ | N | مر مرا بخریدهاند اهل جهان | * | از همه عاقلتری تو ای فلان |
۱۰۸۴ | Q | موسیا خود را خریدی هین برَو | * | خویشتن کم بین به خود غرَّه مشو |
۱۰۸۴ | N | موسیا خود را خریدی هین برو | * | خویشتن کم بین به خود غره مشو |
۱۰۸۵ | Q | جمع آرم ساحرانِ دَهر را | * | تا که جهلِ تو نمایم شهر را |
۱۰۸۵ | N | جمع آرم ساحران دهر را | * | تا که جهل تو نمایم شهر را |
۱۰۸۶ | Q | این نخواهد شد بروزی و دو روز | * | مُهلتم دِه تا چهل روزِ تَموز |
۱۰۸۶ | N | این نخواهد شد به روزی و دو روز | * | مهلتم ده تا چهل روز تموز |