vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3031

وصیّت کردن عمران جفت خود را بعد از مجامعت کی مرا ندیده باشی
۸۸۸Qوا مگردان هیچ از اینها دَم مزن * تا نیاید بر من و تو صد حَزَن
۸۸۸Nوامگردان هیچ از اینها دم مزن * تا نیاید بر من و تو صد حزن
۸۸۹Qعاقبت پیدا شود آثارِ این * چون علامتها رسید ای نازنین
۸۸۹Nعاقبت پیدا شود آثار این * چون علامتها رسید ای نازنین
۸۹۰Qدر زمان از سوی میدان نَعره‌ها * می‌رسید از خلق و پُر می‌شد هوا
۸۹۰Nدر زمان از سوی میدان نعره‌ها * می‌رسید از خلق و پر می‌شد هوا
۸۹۱Qشاه از آن هیبت برون جَست آن زمان * پابرهنه کین چه غُلغُلهاست هان
۸۹۱Nشاه از آن هیبت برون جست آن زمان * پا برهنه کاین چه غلغلهاست هان
۸۹۲Qاز سوی میدان چه بانگست و غریو * کز نهیبش می‌رمد جنّی و دیو
۸۹۲Nاز سوی میدان چه بانگ است و غریو * کز نهیبش می‌رمد جنی و دیو
۸۹۳Qگفت عمران شاهِ ما را عُمر باد * قومِ اسرائیلیانند از تو شاد
۸۹۳Nگفت عمران شاه ما را عمر باد * قوم اسرائیلیان‌اند از تو شاد
۸۹۴Qاز عطای شاه شادی می‌کنند * رقص می‌آرند و کفها می‌زنند
۸۹۴Nاز عطای شاه شادی می‌کنند * رقص می‌آرند و کفها می‌زنند
۸۹۵Qگفت باشد کین بود امّا و لیک * وهم و اندیشه مرا پُر کرد نیک
۸۹۵Nگفت باشد کاین بود اما و لیک * وهم و اندیشه مرا پر کرد نیک