vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2050

حکایت
۲۲۲۷Qخانه‌ای نَوْ ساخت روزی نَوْ مرید * پیر آمد خانهٔ او را بدید
۲۲۲۷Nخانه‌ی نو ساخت روزی نو مرید * پیر آمد خانه‌ی او را بدید
۲۲۲۸Qگفت شیخ آن نو مریدِ خویش را * امتحان کرد آن نکو اندیش را
۲۲۲۸Nگفت شیخ آن نو مرید خویش را * امتحان کرد آن نکو اندیش را
۲۲۲۹Qروزن از بهرِ چه کردی ای رفیق * گفت تا نور اندر آید زین طریق
۲۲۲۹Nروزن از بهر چه کردی ای رفیق * گفت تا نور اندر آید زین طریق
۲۲۳۰Qگفت آن فرعست این باید نیاز * تا ازین ره بشْنوی بانگِ نماز
۲۲۳۰Nگفت آن فرع است این باید نیاز * تا از این ره بشنوی بانگ نماز
۲۲۳۱Qبایزید اندر سفر جُستی بسی * تا بیابد خضرِ وقتِ خود کسی
۲۲۳۱Nبایزید اندر سفر جستی بسی * تا بیابد خضر وقت خود کسی
۲۲۳۲Qدید پیری با قدی همچون هلال * دید در وَیْ فّر و گفتارِ رجال
۲۲۳۲Nدید پیری با قدی همچون هلال * دید در وی فر و گفتار رجال
۲۲۳۳Qدیده نابینا و دل چون آفتاب * همچو پیلی دیده هندستان بخواب
۲۲۳۳Nدیده نابینا و دل چون آفتاب * همچو پیلی دیده هندستان به خواب
۲۲۳۴Qچشم بسته خفته بیند صد طرب * چون گشاید آن نبیند ای عجب
۲۲۳۴Nچشم بسته خفته بیند صد طرب * چون گشاید آن نبیند ای عجب
۲۲۳۵Qبس عجب در خواب روشن می‌شود * دل درونِ خواب روزن می‌شود
۲۲۳۵Nبس عجب در خواب روشن می‌شود * دل درون خواب روزن می‌شود
۲۲۳۶Qآنک بیدارست و بیند خوابِ خَوش * عارفست او خاکِ او در دیده کَش
۲۲۳۶Nآن که بیدار است و بیند خواب خوش * عارف است او خاک او در دیده کش
۲۲۳۷Qپیشِ او بنْشست و می‌پرسید حال * یافتش درویش و هم صاحب‌عیال
۲۲۳۷Nپیش او بنشست و می‌پرسید حال * یافتش درویش و هم صاحب عیال
۲۲۳۸Qگفت عزمِ تو کجا ای بایزید * رختِ غُربت را کجا خواهی کشید
۲۲۳۸Nگفت عزم تو کجا ای بایزید * رخت غربت را کجا خواهی کشید
۲۲۳۹Qگفت قصدِ کعبه دارم از پگهْ * گفت هین با خود چه داری زادِ ره
۲۲۳۹Nگفت قصد کعبه دارم از پگه * گفت هین با خود چه داری زاد ره
۲۲۴۰Qگفت دارم از درم نقره دویست * نک ببسته سخت در گوشهٔ رِدیست
۲۲۴۰Nگفت دارم از درم نقره دویست * نک ببسته سخت در گوشه‌ی ردی است
۲۲۴۱Qگفت طَوْفی کن بگِردْم هفت بار * وین نکوتر از طوافِ حج شمار
۲۲۴۱Nگفت طوفی کن به گردم هفت بار * وین نکوتر از طواف حج شمار
۲۲۴۲Qو آن دِرَمها پیشِ من نه‌ای جَواد * دان که حج کردی و حاصل شد مراد
۲۲۴۲Nو آن درمها پیش من نه‌ای جواد * دان که حج کردی و حاصل شد مراد
۲۲۴۳Qعُمره کردی عمرِ باقی یافتی * صاف گشتی بر صفا بشْتافتی
۲۲۴۳Nعمره کردی عمر باقی یافتی * صاف گشتی بر صفا بشتافتی
۲۲۴۴Qحقّ آن حقّی که جانت دیده است * که مرا بر بیتِ خود بگْزیده است
۲۲۴۴Nحق آن حقی که جانت دیده است * که مرا بر بیت خود بگزیده است
۲۲۴۵Qکعبه هر چندی که خانهٔ بِرِّ اوست * خِلقتِ من نیز خانهٔ سِرِّ اوست
۲۲۴۵Nکعبه هر چندی که خانه‌ی بر اوست * خلقت من نیز خانه‌ی سر اوست
۲۲۴۶Qتا بکرد آن کعبه را در وَیْ نرفت * واندرین خانه بجز آن حَیْ نرفت
۲۲۴۶Nتا بکرد آن کعبه را در وی نرفت * و اندر این خانه بجز آن حی نرفت
۲۲۴۷Qچون مرا دیدی خدا را دیده‌ای * گِردِ کعبهٔ صدق بر گردیده‌ای
۲۲۴۷Nچون مرا دیدی خدا را دیده‌ای * گرد کعبه‌ی صدق بر گردیده‌ای
۲۲۴۸Qخدمتِ من طاعت و حَمْدِ خداست * تا نپنداری که حقّ از من جداست
۲۲۴۸Nخدمت من طاعت و حمد خداست * تا نپنداری که حق از من جداست
۲۲۴۹Qچشم نیکو باز کن در من نگر * تا ببینی نورِ حقّ اندر بَشَر
۲۲۴۹Nچشم نیکو باز کن در من نگر * تا ببینی نور حق اندر بشر
۲۲۵۰Qبایزید آن نکته‌ها را هوش داشت * همچو زرّین حلقه‌اش در گوش داشت
۲۲۵۰Nبایزید آن نکته‌ها را هوش داشت * همچو زرین حلقه‌اش در گوش داشت
۲۲۵۱Qآمد از وی بایزید اندر مَزید * مُنْتَهِی در مُنْتها آخِر رسید
۲۲۵۱Nآمد از وی بایزید اندر مزید * منتهی در منتها آخر رسید