vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1065

جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را
۱۲۲۷Qگفت ای شه بر منِ عُورِ گدای * قولِ دشمن مشْنو از بهرِ خدای
۱۲۲۷Nگفت ای شه بر من عور گدای * قول دشمن مشنو از بهر خدای
۱۲۲۸Qگر ببطلانست دعوی کردنم * من نهادم سَر ببُرّ این گردنم
۱۲۲۸Nگر به بطلان است دعوی کردنم * من نهادم سر ببر این گردنم
۱۲۲۹Qزاغ کو حکم قضا را مُنکِرست * گر هزاران عقل دارد کافرست
۱۲۲۹Nزاغ کاو حکم قضا را منکر است * گر هزاران عقل دارد کافر است
۱۲۳۰Qدر تو تا کافی بود از کافران * جای گَنْد و شهوتی چون کافِ ران
۱۲۳۰Nدر تو تا کافی بود از کافران * جای گند و شهوتی چون کاف ران
۱۲۳۱Qمن ببینم دام را اندر هوا * گر نپوشد چشمِ عقلم را قضا
۱۲۳۱Nمن ببینم دام را اندر هوا * گر نپوشد چشم عقلم را قضا
۱۲۳۲Qچون قضا آید شود دانش بخواب * مَه سِیَه گردد بگیرد آفتاب
۱۲۳۲Nچون قضا آید شود دانش به خواب * مه سیه گردد بگیرد آفتاب
۱۲۳۳Qاز قضا این تَعبِیَه کَی نادِرَست * از قضا دان کو قضا را مُنْکِرست
۱۲۳۳Nاز قضا این تعبیه کی نادر است * از قضا دان کاو قضا را منکر است