vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1015

بیان حسد وزیر
۴۳۷Qآن وزیرک از حسد بودش نژاد * تا بباطل گوش و بینی باد داد
۴۳۷Nآن وزیرک از حسد بودش نژاد * تا به باطل گوش و بینی باد داد
۴۳۸Qبر امیدِ انک از نیشِ حسَد * زهرِ او در جانِ مسکینان رسد
۴۳۸Nبر امید آن که از نیش حسد * زهر او در جان مسکینان رسد
۴۳۹Qهر کسی کبو از حسد بینی کَنَد * خویش را بی‌گوش و بی‌بینی کَند
۴۳۹Nهر کسی کاو از حسد بینی کند * خویشتن بی‌گوش و بی‌بینی کند
۴۴۰Qبینی آن باشد که او بویی بَرَد * بوی او را جانب کویی بَرَد
۴۴۰Nبینی آن باشد که او بویی برد * بوی او را جانب کویی برد
۴۴۱Qهر که بویش نیست بی‌بینی بود * بوی آن بوست است کان دینی بود
۴۴۱Nهر که بویش نیست بی‌بینی بود * بوی آن بوی است کان دینی بود
۴۴۲Qچونک بویی بُرد و شُکر آن نکرد * کفرِ نعمت آمد و بینیش خَورد
۴۴۲Nچون که بویی برد و شکر آن نکرد * کفر نعمت آمد و بینیش خورد
۴۴۳Qشکر کن مر شاکران را بنده باش * پیشِ ایشان مرده شَو پاینده باش
۴۴۳Nشکر کن مر شاکران را بنده باش * پیش ایشان مرده شو پاینده باش
۴۴۴Qچون وزیر از ره‌زنی مایه مساز * خلق را تو بر میاور از نماز
۴۴۴Nچون وزیر از ره زنی مایه مساز * خلق را تو بر میاور از نماز
۴۴۵Qناصحِ دین گشته آن کافر وزیر * کرده او از مکر در گوزینه سیر
۴۴۵Nناصح دین گشته آن کافر وزیر * کرده او از مکر در لوزینه سیر