vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2108

شرح کردن شیخ سرّ آن درخت با آن طالب مقلّد
۳۶۵۹Qبود شیخی عالمی قُطْبی کریم * اندر آن منزل که آیس شد ندیم
۳۶۵۹Nبود شیخی عالمی قطبی کریم * اندر آن منزل که آیس شد ندیم
۳۶۶۰Qگفت من نومید پیشِ او رَوم * ز آستانِ او براه اندر شوم
۳۶۶۰Nگفت من نومید پیش او روم * ز آستان او به راه اندر شوم
۳۶۶۱Qتا دعای او بود همراهِ من * چونک نومیدم من از دلخواهِ من
۳۶۶۱Nتا دعای او بود همراه من * چون که نومیدم من از دل خواه من
۳۶۶۲Qرفت پیشِ شیخ با چشمِ پُر آب * اشک می‌بارید مانندِ سحاب
۳۶۶۲Nرفت پیش شیخ با چشم پر آب * اشک می‌بارید مانند سحاب
۳۶۶۳Qگفت شیخا وقتِ رحم و رقّتست * ناامیدم وقتِ لطف این ساعتَست
۳۶۶۳Nگفت شیخا وقت رحم و رقت است * ناامیدم وقت لطف این ساعت است
۳۶۶۴Qگفت وا گو کز چه نومیدیستت * چیست مطلوبِ تو رُو با چیستت
۳۶۶۴Nگفت وا گو کز چه نومیدیستت * چیست مطلوب تو رو با چیستت
۳۶۶۵Qگفت شاهنشاه کردم اختیار * از برای جُستنِ یک شاخسار
۳۶۶۵Nگفت شاهنشاه کردم اختیار * از برای جستن یک شاخسار
۳۶۶۶Qکه درختی هست نادر در جِهات * میوهٔ او مایهٔ آبِ حیات
۳۶۶۶Nکه درختی هست نادر در جهات * میوه‌ی او مایه‌ی آب حیات
۳۶۶۷Qسالها جُستم ندیدم یک نشان * جز که طنز و تَسْخَرِ این سَرْخوشان
۳۶۶۷Nسالها جستم ندیدم یک نشان * جز که طنز و تسخر این سر خوشان
۳۶۶۸Qشیخ خندید و بگفتش ای سلیم * این درختِ علم باشد در علیم
۳۶۶۸Nشیخ خندید و بگفتش ای سلیم * این درخت علم باشد در علیم
۳۶۶۹Qبس بلند و بس شگرف و بس بسیط * آبِ حیوانی ز دریای مُحیط
۳۶۶۹Nبس بلند و بس شگرف و بس بسیط * آب حیوانی ز دریای محیط
۳۶۷۰Qتو بصورت رفته‌ای ای بی‌خبر * ز آن ز شاخ مَعْنیی بی‌بار و بَر
۳۶۷۰Nتو به صورت رفته‌ای ای بی‌خبر * ز آن ز شاخ معنیی بی‌بار و بر
۳۶۷۱Qگه درختش نام شد گه آفتاب * گاه بحرش نام گشت و گه سحاب
۳۶۷۱Nگه درختش نام شد گه آفتاب * گاه بحرش نام گشت و گه سحاب
۳۶۷۲Qآن یکی کش صد هزار آثار خاست * کمترین آثارِ او عمرِ بقاست
۳۶۷۲Nآن یکی کش صد هزار آثار خاست * کمترین آثار او عمر بقاست
۳۶۷۳Qگرچه فَرْدست او اثر دارد هزار * آن یکی را نام شاید بی‌شمار
۳۶۷۳Nگر چه فرد است او اثر دارد هزار * این یکی را نام شاید بی‌شمار
۳۶۷۴Qآن یکی شخصی ترا باشد پدر * در حقِ شخصی دگر باشد پسر
۳۶۷۴Nآن یکی شخص ترا باشد پدر * در حق شخصی دگر باشد پسر
۳۶۷۵Qدر حقِ دیگر بود قَهْر و عدو * در حقِ دیگر بود لطف و نکو
۳۶۷۵Nدر حق دیگر بود قهر و عدو * در حق دیگر بود لطف و نکو
۳۶۷۶Qصد هزاران نام و او یک آدمی * صاحبِ هر وصفش از وصفی عَمی
۳۶۷۶Nصد هزاران نام و او یک آدمی * صاحب هر وصفش از وصفی عمی
۳۶۷۷Qهرکه جوید نام گر صاحب ثِقه‌ست * همچو تو نومید و اندر تفرقه‌ست
۳۶۷۷Nهر که جوید نام اگر صاحب ثقه است * همچو تو نومید و اندر تفرقه است
۳۶۷۸Qتو چه بر چفسی بر این نامِ درخت * تا بمانی تلخ‌کام و شوربخت
۳۶۷۸Nتو چه بر چفسی بر این نام درخت * تا بمانی تلخ کام و شور بخت
۳۶۷۹Qدر گذر از نام و بنگر در صفات * تا صفاتت ره نماید سوی ذات
۳۶۷۹Nدر گذر از نام و بنگر در صفات * تا صفاتت ره نماید سوی ذات
۳۶۸۰Qاختلافِ خلق از نام اوفتاد * چون بمعنی رفت آرام اوفتاد
۳۶۸۰Nاختلاف خلق از نام اوفتاد * چون به معنی رفت آرام اوفتاد