YAKI AZ ‘ALIMAN-I TARIQAT
يكى از عالمان طريقت ميگويد : « لا‌تدركه الابصار » سياست قدم صفت (۱) است كه از صحراى بى نيازى جلال خود بر سالكان راه جلوه ميكند، ميگويد : ما را ديدهاى فانى و عقلهاى مطبوع درنيابد كه در ذات و صفات ما پيمانهٴ عقل عقلاء » نيست، وهم و فهم از ما چه نشان دهد كه منشور صفات ما را توقيع جز « ليس كمثله شىء » نيست. « لم‌يزل و لا‌يزال » نعت جبروت ما است، صفت حدثان را با جلال قدم چه كار! ازل و ابد مركب قضا و قدر ما است. محو و صحو را با ما چه خويشى! وحدانيّت و فردانيّت نعت تعزّز ما است. آب و خاك را با ما چه مناسبت! اگر نه آفتاب جلال « و هو يدرك الابصار » از ولايت « لطيف و خبير » بر شما تافتى، عواصف « لا‌تدركه الابصار » دمار از جان شما برآوردى، و بكتم عدم باز بردى، لكنّه عز جلاله بللّطف معروف و بالفضل موصوف. ببنده‌نوازى معروف است، و بمهربانى موصوف، بلطف خود واز آمده (۲) بوفاءِ اميد داران، بفضل خود پذيرندهٴ حقيرهاى پرستندگان، و بكرم خود سازندهٴ كار بندگان در دو جهان. 456 3