|
|
اين آية بزبان كشف بر ذوق ارباب حقائق رمزي ديگر دارد و بياني ديگر. گفتند ـ ابراهيم مشتاق كلام حق بود و سوخته خطاب او، سوزش بغايت رسيده و سپاه صبرش بهزيمت شده، و آتش مهر زبانه زده، گفت - خداوندا بنماي مرا، تا مرده چون زنده كني؟ گفت ـ يا ابراهيم اَوَلم تُؤمن » ايمان نياوردهٴ كه من مرده زنده كنم؟ گفت - آري ولكن دلم از آرزوي شنيدن كلام تو و سوز عشق خطاب تو زير زبر شده بود، خواستم تا گوئي « أولم تومن » مقصود همين بود كه گفتي و در دلم آرام آمد.
|
717
|
1
|