block:1129
۲۷۵۲ | Q | نقشِ درویشست او نه اهلِ نان | * | نقشِ سَگ را تو مَیَنداز استخوان |
۲۷۵۲ | N | نقش درویش است او نی اهل نان | * | نقش سگ را تو مینداز استخوان |
۲۷۵۳ | Q | فقرِ لقمه دارد او نه فقرِ حق | * | پیشِ نقشِ مردهٔ کم نِه طبَق |
۲۷۵۳ | N | فقر لقمه دارد او نی فقر حق | * | پیش نقش مردهای کم نه طبق |
۲۷۵۴ | Q | ماهیِ خاکی بود درویشِ نان | * | شکلِ ماهی لیک از دریا رَمان |
۲۷۵۴ | N | ماهی خاکی بود درویش نان | * | شکل ماهی لیک از دریا رمان |
۲۷۵۵ | Q | مرغ خانهست او نه سیمرغِ هَوا | * | لُوت نوشد او ننوشد از خدا |
۲۷۵۵ | N | مرغ خانه ست او نه سیمرغ هوا | * | لوت نوشد او ننوشد از خدا |
۲۷۵۶ | Q | عاشقِ حَقّست او بهرِ نَوال | * | نیست جانش عاشقِ حُسن و جمال |
۲۷۵۶ | N | عاشق حق است او بهر نوال | * | نیست جانش عاشق حسن و جمال |
۲۷۵۷ | Q | گر تَوهُّم میکند او عشقِ ذات | * | ذات نبْود وَهم اَسما و صِفات |
۲۷۵۷ | N | گر توهم میکند او عشق ذات | * | ذات نبود وهم اسما و صفات |
۲۷۵۸ | Q | وَهْم مخلوقست و مولود آمدست | * | حق نزاییده ست او لَمْ یُولَدْ ست |
۲۷۵۸ | N | وهم مخلوق است و مولود آمده ست | * | حق نزاییده ست او لَمْ یُولَدْ است |
۲۷۵۹ | Q | عاشقِ تصویر و وَهمِ خویشتن | * | کی بود از عاشقانِ ذوالمِنَن |
۲۷۵۹ | N | عاشق تصویر و وهم خویشتن | * | کی بود از عاشقان ذو المنن |
۲۷۶۰ | Q | عاشقِ آن وَهْم اگر صادق بود | * | آن مجازِ او حقیقت کَش شود |
۲۷۶۰ | N | عاشق آن وهم اگر صادق بود | * | آن مجاز او حقیقت کش شود |
۲۷۶۱ | Q | شرح میخواهد بیانِ این سخن | * | لیک میترسم ز اَفْهامِ کهن |
۲۷۶۱ | N | شرح میخواهد بیان این سخن | * | لیک میترسم ز افهام کهن |
۲۷۶۲ | Q | فَهمهای کهنهٔ کوتهنظر | * | صد خیالِ بَد در آرد در فِکَر |
۲۷۶۲ | N | فهمهای کهنهی کوته نظر | * | صد خیال بد در آرد در فکر |
۲۷۶۳ | Q | بر سماعِ راست هر کس چیر نیست | * | لقمهٔ هر مرغکی انجیر نیست |
۲۷۶۳ | N | بر سماع راست هر کس چیر نیست | * | لقمهی هر مرغکی انجیر نیست |
۲۷۶۴ | Q | خاصّه مرغی مردهٔ پوسیدهٔ | * | پُر خیالی اعمیی بیدیدهٔ |
۲۷۶۴ | N | خاصه مرغی مردهای پوسیدهای | * | پر خیالی اعمیی بیدیدهای |
۲۷۶۵ | Q | نقشِ ماهی را چه دریا و چه خاک | * | رنگِ هندو را چه صابون و چه زاک |
۲۷۶۵ | N | نقش ماهی را چه دریا و چه خاک | * | رنگ هندو را چه صابون و چه زاک |
۲۷۶۶ | Q | نقش اگر غمگین نِگاری بر ورَق | * | او ندارد از غم و شادی سبق |
۲۷۶۶ | N | نقش اگر غمگین نگاری بر ورق | * | او ندارد از غم و شادی سبق |
۲۷۶۷ | Q | صورتش غمگین و او فارغ از آن | * | صورتش خندان و او ز آن بینشان |
۲۷۶۷ | N | صورتش غمگین و او فارغ از آن | * | صورتش خندان و او ز آن بینشان |
۲۷۶۸ | Q | وین غم و شادی که اندر دل خفی است | * | پیشِ آن شادی و غم جز نقش نیست |
۲۷۶۸ | N | وین غم و شادی که اندر دل خفی است | * | پیش آن شادی و غم جز نقش نیست |
۲۷۶۹ | Q | صورتِ خندان نقش از بهرِ تُست | * | تا از آن صورت شود معنی دُرُست |
۲۷۶۹ | N | صورت خندان نقش از بهر تست | * | تا از آن صورت شود معنی درست |
۲۷۷۰ | Q | نقشهایی کاندرین حمَّامهاست | * | از برونِ جامهکَنْ چون جامهاست |
۲۷۷۰ | N | نقشهایی کاندر این حمامهاست | * | از برون جامه کن چون جامهاست |
۲۷۷۱ | Q | تا بُرونی جامهها بینی و بَس | * | جامه بیرون کُن در آ ای همنَفَس |
۲۷۷۱ | N | تا برونی جامهها بینی و بس | * | جامه بیرون کن در آ ای هم نفس |
۲۷۷۲ | Q | زانک با جامه درون سو راه نیست | * | تن ز جان جامه ز تن آگاه نیست |
۲۷۷۲ | N | ز آن که با جامه درون سو راه نیست | * | تن ز جان جامه ز تن آگاه نیست |