block:1055
۱۰۴۵ | Q | گفت هر رازی نشاید باز گفت | * | جُفت طاق آید گهی گه طاق جُفت |
۱۰۴۵ | N | گفت هر رازی نشاید باز گفت | * | جفت طاق آید گهی گه طاق جفت |
۱۰۴۶ | Q | از صفا گر دَم زنی با آینه | * | تیره گردد زود با ما آینه |
۱۰۴۶ | N | از صفا گر دم زنی با آینه | * | تیره گردد زود با ما آینه |
۱۰۴۷ | Q | در بیانِ این سه کم جُنبان لبت | * | از ذَهاب و از ذَهَب وز مَذْهَبَت |
۱۰۴۷ | N | در بیان این سه کم جنبان لبت | * | از ذهاب و از ذهب وز مذهبت |
۱۰۴۸ | Q | کین سه را خصمست بسیار و عدو | * | در کمینت ایستد چون داند او |
۱۰۴۸ | N | کین سه را خصم است بسیار و عدو | * | در کمینت ایستد چون داند او |
۱۰۴۹ | Q | ور بگویی با یکی دو اَلْوَدَاع | * | کُلُّ سِرٍّ جاوَزَ الإِثْنَیْنِ شاع |
۱۰۴۹ | N | ور بگویی با یکی دو الوداع | * | کل سر جاوز الاثنین شاع |
۱۰۵۰ | Q | گر دو سه پرّنده را بندی بهَم | * | بر زمین مانند محبوس از الم |
۱۰۵۰ | N | گر دو سه پرنده را بندی به هم | * | بر زمین مانند محبوس از الم |
۱۰۵۱ | Q | مشورت دارند سَرْپوشیده خوب | * | در کِنایت با غَلَطافکَن مشوب |
۱۰۵۱ | N | مشورت دارند سرپوشیده خوب | * | در کنایت با غلط افکن مشوب |
۱۰۵۲ | Q | مشورت کردی پَیَمْبَر بستهسَر | * | گفته ایشانش جواب و بیخبر |
۱۰۵۲ | N | مشورت کردی پیمبر بسته سر | * | گفته ایشانش جواب و بیخبر |
۱۰۵۳ | Q | در مثالی بسته گفتی رای را | * | تا نداند خصم از سَر پای را |
۱۰۵۳ | N | در مثالی بسته گفتی رای را | * | تا نداند خصم از سر پای را |
۱۰۵۴ | Q | او جوابِ خویش بگْرفتی ازو | * | وز سُؤالش مینبُردی غیرْ بُو |
۱۰۵۴ | N | او جواب خویش بگرفتی از او | * | وز سؤالش مینبردی غیر بو |